شفاعت در آيات و روايات

پدیدآورزهره وطن‌پور ازغند

تاریخ انتشار1388/02/12

منبع مقاله

share 252 بازدید
شفاعت در آيات و روايات

زهره وطن پور ازغند

لفظ شفاعت در عرف و شرع به دو معناست . در لسان عامه به این گفته می شود که شخص شفیع با استفاده از موقعیت و شخصیت و نفوذ خود ، نظر شخص صاحب قدرتی را در مورد مجازات زیر دستان خود عوض کند .
مفهوم دیگر شفاعت بر محور دگرگونی و تغییر وضع شفاعت شونده دور می زند ، یعنی شخص شفاعت شونده موجباتی فراهم می سازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون می آید و خود را در وضع مطلوبی قرار می دهد و این ممکن نیست مگر با ارتباط با شفیع .
برای اثبات اینکه شفاعت همان دعاست ، لازم است بدانیم : بعضی از افراد ، در اثر معاصی و گناهان ، استعداد و قابلیتشان را به طوری از دست می دهند که نمی توانند بدون واسطه از مبدأ فیض و رحمت ، که خدای رحمان باشد ، فیض بگیرند . بنابراین شفاعت کنندگان درباره عده ای از مردم دعا می کنند و خدای منان نیز دعای آنان را می پذیرد و پشت سر آن دعا ، مستقیماً و بدون واسطه به آن افراد گنه کار ، که درباره آنها دعا شده است . فیض و رحمت می رسد.
درباره زمان و مکان وقوع شفاعت باید دانست که: ممکن است شفاعت در آن آنی که نفس تمام شد حاصل شود، یعنی بلافاصله نور ولی الله با آن نوری که مؤمن در حین خروج نفس از بدن داشت مزدوج شود و ممکن است این توفیق در برزخ حاصل شود که نور ایمان ساطع گردد.
ممکن است در روز قیامت و یا در یکی از مواقف و یا بعد از آن زمانی که در جهنم سوخت، این توفیق حاصل شود.
در ادامه به اقسام شفاعت ، اشاره گردیده است . شفاعت فقهی و کلامی ، شفاعت فقهی آن است که کسی در دنیا رابطه و واسط بین دو نفر قرار گیرد تا کاری برای مشفوع له انجام دهد و شفاعت کلامی ، کاری که موضوع باید و نباید اعتباری قرار نمی گیرد ، تحت عنوان کلامی شفاعت طرح می شود .

شفاعت تکوینی و تشریعی :

اقتضائات و درخواستهای علل و اسباب طبیعی را شفاعت تکوینی می نامند و وسایط و شفعایی را که از صفات خداوندی و فضل او برخوردارند و نزد خدای متعال عزیز می باشند اگر واسطه میان انسان و خداوند شوند ، به چنین وسایطی به شفاعت تشریعی تعبیر شده است .
و اما عقیده وهابیون درباره شفاعت ، آنان می گویند : کسی که میان خود و خدا واسطه هایی قرار دهد و از آنها طلب شفاعت کند ، آنها را پرستیده و شریک برای خداوند قرار داده است .
در پاسخ به آنان باید گفت : رسیدن وجود و فیض از جانب خداوند و تدبیر نظام عالم ، براساس سلسله سنن و قوانین علی و معلولی است که خداوند در این سلسله ، موجوداتی را قرار داده و نقش و وظیفه ای به آنان سپرده است تا به انجام برسانند و مجاری انتقال وجود و فیض خداوند به مخلوقاتش باشند . آنان مظهر خالقیت ، رزاقیت ، قدرت و ... خداوند متعال می باشند . این مظهر بودن ریشه در نقش واسطی دارد که خداوند به آنان عطا کرده است .

طرح یک سؤال :

خدایی که دائماً حاضر و ناظر و قیوم است چه نیازی به جانشین وظیفه دارد ؟

پاسخ :

جانشینی انسان نه به خاطر نیاز و عجز خداوند است بلکه این مقام به خاطر کرامت و فضیلت رتبه انسانیت است . دیگر اینکه نظام آفرینش براساس واسطه ها است و خداوند خود با وجود توانایی این واسطه ها را قرار داده است .

قرآن کریم و اثبات شفاعت تکوینی :

«وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَداً سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ * لاَ يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِاَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»[1].
و مشرکان گفتند که خدای رحمان دارای فرزند است (حاشا) خدا پاک و منزه تر از آن است بلکه همه بندگان مقرب خدا هستند . که هرگز پیش از امر خدا کاری نخواهند کرد و هر چه کنند به فرمان او کنند .
بدون شک آنها که بندگان گرامی شایسته خدا هستند برای نیازمندان شفاعت می کنند ولی باید توجه داشت هرگز برای کسی شفاعت نمی کنند مگر اینکه بدانند خدا از او خشنود است و اجازه شفاعت او را داده است .

قرآن کریم و اثبات شفاعت تشریعی :

«وَلاَيَمْلِکُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ»[2].
و غیر خدای یکتا آنان را که به خدایی می خوانند قادر به شفاعت کسی نیستند . کسانی که بدانند و بر توحید حق گواهی دهند شفاعت در پیشگاه خداوند تنها به اذن و فرمان او است ، خداوند حکیم هرگز چنین اذن و فرمانی را به این
سنگ و چوبهای بی ارزش و فاقد عقل و شعور نداده است . ولی از آنجایی که در میان معبودان آنها فرشتگان و مانند آنها وجود داشتند در ذیل آیه آنها را استثناء کرده است. همانها که به توحید و یگانگی خدا را در تمام مراحل پذیرفته اند و در برابر حق به طور کامل تسلیمند . آری این گروه به اذن پروردگار مالک شفاعتند .

اقسام دیگری از شفاعت (شفاعت دنیوی و اخروی) :

شفاعت گاه در امور دنیوی باشد و گاه در امر آخرتی . شفاعت در امور دنیوی را قرآن به دو بخش تقسیم نموده : شفاعت نیک و شفاعت بد .
شفاعت نیک ، مانند شفاعت درباره مظلومی در رفع ظلم از او ، و شفاعت بد مانند وساطت کردن در گذشت نمودن حاکم از حدی از حدود شرعیه .
و اما شفاعت در آخرت ، یعنی شفاعت انبیاء و اولیاء خدا در روز قیامت به پیشگاه خداوند و طلب عفو و مغفرت جهت بندگان .

شفاعت صحیح و غلط :

شفاعت از منظر استاد مطهری بر دو گونه است . شفاعت صحیح و شفاعت غلط ، شفاعت غلط بر هم زننده قانون و ضد آن است . ولی شفاعت صحیح حافظ و تأیید کننده قانون است . شفاعت غلط آن است که کسی بخواهد از راه پارتی بازی جلوی اجرای قانون را بگیرد . شفاعت صحیح ، نوعی دیگر از شفاعت است که در آن نه استثناء و تبعیض وجود دارد و نه نقض قوانین و نه مستلزم غلبه بر اراده قانونگذار است . قرآن این نوع شفاعت را صریحاً تأیید کرده است .

آثار تربیتی شفاعت :

امیدواری ، یکی از آثار شفاعت امیدواری است .
شفاعت یک مکتب انسان ساز است و وسیله ای برای بازگرداندن آلودگان از نیمه راه و جلوگیری از یأس و نومیدی که خود عاملی است برای غرق شدن در اغراق و گناه ، ایمان به این گونه شفاعت ، سبب می شود که افراد گنهکار رابطه خویش را با خدا و پیامبران و امامان قطع نکنند ، همه پلها را پشت سر خود ویران ننمایند ، و خط بازگشت را حفظ کنند .
سازندگی ، از دیگر آثار شفاعت سازندگی است ، در مسئله شفاعت رضایت خداوند نسبت به شفاعت شوندگان نیز شرط است و هر کس این ملاک را تحصیل کرده باشد مشمول شفاعتِ شفاعت شوندگان قرار می گیرد و در غیر اینصورت از این فیض محروم خواهد بود . بنابراین چنین شفاعتی با این شرط سازنده است . زیرا انسان را با اولیای خدا دوست می کند و او را در جهت خودسازی ترغیب می نماید .
همچنین مسأله شفاعت، ارزش عبادت، اطاعت، اعمال نیک انسانی و خویشتن داری را کاملاً روشن و نمایان می سازد و اهمیت آثار نیک آنها را در نظر مردم به خوبی واضح و مجسم می نماید، زیرا شفاعت کنندگان آن مقام عالی را به وسیله تقوی، عبادت و اطاعت حیازت کرده اند و اگر این مسائل نمی بود آن مقام پر ارج هرگز برای آنان میسر نمی شد.
شفاعت عامل جنبش نیز هست، زیرا شفاعت آن نعمت رحمانی، استعداد و لیاقت می خواهد. جز به وسیله کوشش، فعالیت، عبادت و اطاعت، کسی نمی تواند به شفاعت نایل شود و از آن نعمت استفاده کند.
عقیده به شفاعت سد محکمی است که از سیل بنیان کن گناهان جلوگیری می کند و آن کسی که به موضوع شفاعت اعتقاد دارد و آن را آرزو می نماید بر او لازم است که هر چه بیشتر مراقب کردار و اعمال خود بوده و از گناهان برحذر باشد تا بتوان ایمان را که یکی از شرایط مهم شفاعت است در خود حفظ کند.
قرآن می خواهد با نوید شفاعت امیدواری را در جان بشر زنده سازد، یأس و نومیدی را ، که عامل بدبختی و شقاوت است از جامعه بشری براندازد و جای آن را برای امیدواری و رجا، که عامل بزرگ خوشبختی و سعادت است، خالی نماید.
اعتقاد به شفاعت باعث توجه به سلسله شافعان می گردد. زیرا شفاعت مولود نوعی پیوند معنوی با نیکان و پاکان و مؤمنان و دانشمندان می باشد، که ارزشهای والای اسلامی را با توجه به نوع شفاعت کنندگان نشان می دهد، و همه مسلمانان را به سوی این ارزشها و صفات شفاعت کنندگان و ایجاد رابطه با آنها ترغیب و تشویق می نماید.

شیوه شفاعت در آخرت به چند گونه ممکن است:

امکان دارد کسانی که حق شفاعت دارند خود در حق افرادی که سزاوار آن هستند، نزد خداوند متعال شفاعت کنند.
1- مکن است برخی از اهل شفاعت از برخی دیگر بخواهند تا در حق فردی شفاعت نمایند.
2- ممکن است مشفوع له از صاحبان شفاعت درخواست شفاعت کند.
3- ممکن است خداوند متعال که یگانه شفاعت پذیر در قیامت است، از شفیع بخواهد تا در حق مشفوع
له شفاعت نماید در تمام موارد یاد شده شفاعت جز به اذن و مشیت و رضای خداوند انجام نخواهد شد.

فواید شفاعت در 5 نوع قابل تقسیم است :

1- جات دادن از سختی های مواقف قیامت و تعجیل در حساب که این قسم از شفاعت به پیغمبر گرامی حضرت خاتم النبیین محمدبن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم ) اختصاص دارد.
2- داخل نمودن گروهی به بهشت بدون حساب، که شفاعت بدین معنی برای پیامبر از مسلمات است.
3- شفاعت برای جمعی که مستوجب آتشند و به شفاعت سرور عالمیان نبی معظم (صلی الله علیه و آله و سلم ) نجات می یابند.
4- گروهی که به سبب زیادی گناه داخل آتش شده و به واسطه شفاعت پیغمبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم ) و فرشتگان و برادران آنها از مؤمنین، آنان از جهنم بیرون آورده و به بهشت داخل می گردند.
5- شفاعت برای زیاد شدن درجات اهل بهشت است که این قسمت نیز ثابت و مسلم است.

شفاعت و آیات قرآن :

باید دانست که در یک آیه از قرآن کریم نفی شفاعت مطرح می شود در آیاتی دیگر منفعت شفاعت را برای مجرمان نفی می کند و دسته ای دیگر از آیات قرآن کریم ، آیاتی هستند که از شفاعت دیگران به اذن خدا یاد می کنند و یک دسته دیگر از آیات قرآن کریم ، شفاعت را مخصوص خدا می دانند ، علت این تفاوتها چیست ؟ و چگونه می توان آن را تحلیل نمود .
به طور خلاصه باید گفت : توجه به یک آیه و چشم پوشی از آیات دیگر نمی تواند مبنای صحیحی برای تفسیر قرآن باشد ، زیرا همانطور که می دانیم مجموع آیات یک موضوع در قرآن ، هدف واحدی را تعقیب می کنند و تا مجموع آیات در نظر گرفته نشود ، هرگز نمی توان مقصود نهایی قرآن را تبیین نمود . که از کنار هم قرار دادن مجموع آیات ، اثبات اصل شفاعت بدست می آید که مورد قبول همه مسلمانان است .
بخش دیگر از ادله شفاعت روایات معصومان (صلوات الله علیهم اجمعین) است روایاتی که به صراحت بر وقوع شفاعت دلالت می کند علامه طباطبایی (رحمة الله علیه) در این باره می فرماید: روایاتی که دلالت بر وقوع شفاعت پیامبر در روز قیامت دارند، از طریق اهل بیت و اهل سنت، به مرز تواتر رسیده است.
با کمی دقت و بررسی در احادیث می توان احادیث مربوط به شفاعت را همانند آیات در گروه ها و دسته های مختلف دسته بندی نمود .
دسته نخست روایاتی مربوط به شرایط شفاعت می باشد. از آن جمله پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند:

شفاعت من شامل آن کس از امتم می شود که اهل بیت مرا دوست داشته باشد.

دسته دوم روایاتی است که به معرفی شفاعت کنندگان می پردازد. از آن جمله پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:

شفاعت کردن مخصوص پیامبران و اوصیاء و مؤمنان و فرشتگان است.

دسته سوم از روایات مربوط به شفاعت شوندگان می باشد . پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره چنین می فرمایند: چهار کسند که در قیامت شفیع آنها هستند اگر چه گناه همه اهل زمین را نزد من بیاورند: یاری کننده خانواده ام، برآورنده حاجات آنها وقتی بیچاره شوند، کسی که با دل و زبان آنها را دوست دارد و کسی که از آنها به دست خود دفاع کند.
دسته چهارم از روایات درباره افرادی است که از نعمت شفاعت محروم می باشند از باب نمونه به یکی از احادیث اشاره می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند :

هر که شفاعت را دروغ شمارد در روز قیامت از آن بی نصیب مانده.

با نظر اجمالی به دیدگاه های مختلف پیرامون مسأله شفاعت بحث را پی می گیریم. ابتدا دیدگاه وهابیت پیرامون شفاعت، فرقه وهابیت منکر اصل شفاعت در روز جزا که از اصول مسلمه قرآن کریم و مورد اتفاق تمام فرقه های امت اسلامی است، نمی باشد بلکه آنچه را که این طایفه در رد و انکار آن پافشاری بسیار می نماید موضوع شفاعت خواهی از مخلوق در دنیا می باشد که در این باره می گویند: درست است که گروهی از بندگان خواص و مقرب درگاه خدا می توانند در روز جزا، با اذن خدا، درباره جمعی از گنه کاران، شفاعت کرده و آنها را از عذاب خدا برهانند. ولی ما در دنیا نمی توانیم از آنان تقاضای شفاعت نموده و از خودشان به طور مستقیم بخواهیم که درباره ما شفاعت نمایند. بلکه ما باید تنها از خدا بخواهیم که شفاعت آنها را درباره ما بپذیرد .

می توان دلایل مخالفت وهابی ها را در مورد جواز شفاعت چنین ذکر کرد .

1- درخواست شفاعت از پیامبران و اولیاء و غیر خدا شرک است !
2- شرک مشرکین به خاطر طلب شفاعت از بتها است !
3- درخواست حاجت از غیر خدا حرام است !
4- شفاعت، حق مختص خداست!
5- درخواست شفاعت از اموات لغو است!
آنچه در پاسخ به این گونه عقاید باید داد این است که آیا سزاوار است خداوند حکیم علی الاطلاق، از باب تجلیل و تکریم رسول گرامی اش و هم به منظور تعمیم رحمت واسعه الهی اش، مقام شفاعت کبرای روز جزا را به آن جناب اعطا نماید آنگاه امت مسکین و نیازمند به مقام شفاعت را ، از رجوع به آن منبع و تقاضای شفاعت مورد نیازش نهی فرماید؟!
دیدگاه بزرگان صوفیه در مورد مسأله شفاعت: عبدالقادر گیلانی که یکی از استوانه های تصوف به شمار می آید پا را از حد فراتر گذاشته و در مورد شفاعت گفته است : ایمان به این که خداوند شفاعت پیغمبر ما را درباره اهل کبائر و گنه کاران همه امتهای مؤمن به خدا پیش از ورود به آتش، و به ویژه برای امت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از دخول در آتش، می پذیرد، واجب است در نتیجه به شفاعت آن حضرت و مؤمنان از دوزخ بیرون می آیند، به اندازه ای که اگر در دل کسی به مقدار ذره ای ایمان وجود داشته باشد .
همچنین بایزید بسطامی یکی از ارکان صوفیه مدعی است هنگامی که جهنم او را ببیند خاموش گردد. در نتیجه باید گفت صوفیه به یک غلو و زیاده روی درباره این مسأله پرداخته است که به اسلام زیان می رساند . به طوری که شفاعت نزد صوفیه از بهترین و سودمندترین وسایل برای فریب مردم گردیده است.

دیدگاه دانشمندان اسلامی:

اصل شفاعت مسأله ای می باشد که تمام علما و دانشمندان آن را اصول مسلم اسلام می دانیم و هیچ تیره ای از مسلمانان آن را انکار نکرده است. مرحوم طبرسی در تفسیر جوامع الجامع می نویسد : مسلمانان در این که شفاعت پیامبر در روز رستاخیز پذیرفته می شود، سخنی ندارند . هر چند در کیفیت آن میان معتزله و دیگران اختلاف نظر هست. همچنین امام فخر رازی در تفسیر کبیر خود می نویسد: امت اجماع کرده اند بر این که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را در آخرت، شفاعتی هست .
قاضی عیاض نیز چنین می گوید: عقیده اهل سنت آن است که شفاعت از نظر عقل، بی اشکال است و از نظر دلایل نقلی اعتقاد به آن واجب و لازم است .
در ادامه این مبحث مطرح است که چه کسانی شفاعت می کنند بنا به تقسیم شفاعت به تشریعی و تکوینی و پس از آن شفاعت تشریعی در دنیا و آخرت ، شافعان نیز به دو دسته تقسیم می شوند .
شافعان شفاعت تشریعی در دنیا عبارتند از : فرشتگان ، پیامبران ، توبه ، مؤمنان ، قرآن ، ایمان و عمل صالح و اما شافعان شفاعت تشریعی در آخرت عبارتند از : فرشتگان ، اصحاب اعراف ، قرآن ، شاهدان ، مؤمنان ، پیامبران ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خداوند سبحان می باشند .
و اینکه چه کسانی شفاعت می شوند از آنجایی که اگر نام عده ای و یا گناه خاصی در این زمینه یادآور شود ، موجب تجری یک گروه و رکود گروه دیگری می شود ، لذا در این بحث در آیات و روایات به چند مبحث کلی اشاره گردیده است . ضمن آنکه شرط موحد و یکتاپرست بودن را باید داشته باشند .
بنابراین اصحاب یمین یکی از کسانی هستند که شفاعت می شوند و مرتکبان گناهان بزرگ نیز مشمول شفاعت واقع می شوند و همچنین اصحاب اعراف نیز از جمله مشمولین شفاعتند .

شرایط شفاعت شوندگان عبارتند از:

1- اعتقاد به وحدانیت خداوند
2- شیعه دوازده امامی بودن
3- داشتن ایمان
4- ظالم نباشد
5- اعتقاد به شفاعت
6- نماز را سبک نشمارد
باید دانست که عده ای نیز از شفاعت محرومند از قبیل :
1- کافران
2- مشرکان
3- منحرفین از حق
4- ستمگران
5- رانده شدگان
6- محرومین از بهشت
7- کسانی که برای همیشه در آتش جهنمند
8- مرتدین
9- مسخ شدگان
10- شکایت شوندگان
11- مجرمین
12- یهودیان
13- منافقین
در ادامه مباحث با پاسخ به اشکالات وارده بر شفاعت آن را از دیدگاه عقلی نیز اثبات می نماییم و دانستن این مطالب مورد نیاز است که :
1- اگر چه شفاعت فقط در بعضی از انواع مجازاتها باشد با تحمل سایر مجازاتها برزخ و ترسهای روز قیامت ، بنابراین هم اصل حکم و تعیین عقاب آن موافق عدل است و هم برطرف ساختن آن به واسطه شفاعت .
2- تردیدی نیست که سنت خدا واحد و روش او مستقیم و یکنواخت است . ولی این سنت یکنواخت فقط بر اساس یک صفت از صفات او یعنی صفت «تشریع و حکم» بنا نشده و تا هیچ حکم و جزائی از مورد خود تخلف نکند ، بلکه این سنت مبتنی بر تمام صفات عالیه اوست و وقوع شفاعت و مرتفع شدن عقاب به واسطه آن ، از نظر اینکه نتیجه اسباب مختلفی مانند رحمت و مغفرت و حکم و قضاء است هیچگونه اختلاف و تغییری در سنت جاریه حق تولید نمی کند .
3ـ وعده شفاعت هنگامی موجب تجری بر معصیت می شود که : اولاً ـ تعیین مجرم به نام و نشان یا تعیین گناهی که شفاعت در آن واقع می شود بطوریکه هیچگونه ابهامی در آن باقی نماند . آنهم بصورت منجز نه اینکه معلق بر شرط مشکوک الوجودی بوده باشد . ثانیاً ـ شفاعت به طور مطلق در تمام انواع گناهان در تمام ازمنه بطوریکه اثر آن را به کلی معدوم کند ، نیست ، بنابراین شفاعت موجب تجری نمی شود .
4ـ آیات دلالت صریحی بر ارتفاع عقاب در قیامت پس از ثبوت جرم و عقاب در حق مجرمین ندارد ، بلکه منظور از شفاعت انبیاء این است که آنها با وساطت میان خداوند و بندگان به این طریق که احکام و دستورات حق را از راه وحی می گرفته و به مردم برسانند و آنها را هدایت کنند ، مقدمات نجات آنها را در آخرت فراهم می سازد .
پس از اثبات شفاعت با دلایل عقلی بهتر است سخن را با یک دلیل نقلی به پایان ببریم .
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) :
«اسعد الناس شفاعتی يوم القيامه من قال لا اله الا الله خالصاً من قبله او نفسه»
بیش از همه کسانی به شفاعت من در روز قیامت خوشبخت می شوند که قلباً و از سوی اخلاص به خدا ایمان داشته باشند .

پی نوشتها:‍

1ـ سوره انبیاء / آیات 26 و 27
2ـ سوره زخرف / آیه 86

مقالات مشابه

شفاعت

نام نشریهسفینه

نام نویسندهاسماعیل تاج بخش, محمدباقر ملکی میانجی

رابطه شفاعت با مقام معنوى مؤمنان

نام نشریهمعرفت

نام نویسندهسیدمصطفی حسینی نسب

«شفاعت» در اسلام

نام نشریهپژوهشنامه معارف قرآنی(آفاق دین)

نام نویسندهمحمد صدقی الانق

شفاعت عقوبت در قرآن و عهدین

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهمحمد کاوه

شفاعت در برزخ

نام نشریهفصلنامه حسنا

نام نویسندهمحمد اصغری‌نژاد

شفاعت در تفسیر مناهج البیان

نام نشریهمجله سفینه

نام نویسندهنهلا غروی نائینی