«مَثَلُ الَّذينَ ينفقُونَ أَموالَهُم في سَبيلِ للّهِ كَمَثَلِ حَبَّةً أَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنبُلَةً مِائَةُ حَبَّةً وَ اللّهُ يضاعِفُ لِمَن يشاءُ وَ اللّهُ واسِع عَليم؛ مثل كساني كه اموال خود را در راه خدا انفاق ميكنند چون دانهاي است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه يكصد دانه باشد، و خدا براي هر كس كه بخواهد (و شايستگي داشته باشد)، دو يا چند برابر ميكند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسيع و (به همه چيز) داناست». (سوره بقره، آيه261)
در مـثـل آنـان كــه از امـوالهـا مــيكـنـنـد انـفــاق در راه خــدا
حبّـهاي باشد كز او رويد به عـدّ هفت خوشه و زهر آن يك دانه صد
مينمايد حق فزون بر هر كه خواست واسـع و دانـا چـو او بر ما سواست
منفـقين را آگهـست از سـرّ حال كـز چـه نيـت ميكنند إنفـاق مـال
ميدهـد وسعـت بـه قـدر نيـتش مـيفـزايـد بـر نـوال و نـعـمـتـش
حـق بـود بـس بـينيـاز و بـردبار هـرچـه زوداري طـمـع، با وي بيار
فـقر و دولت خلق را باشد عرض بهـر او آن كـن كز و خواهي عـوض
انفاق في سبيل اللّه (در راه خدا) يكي از مهمترين و جدّيترين دستورهاي ديني است و اسلام به شدّت بر آن تأكيد دارد تا جايي كه نامش در آيات آغازين كتاب خدا در رديف ايمان به غيب و نماز جاي گرفته است.
«الم. ذلكَ الكتابُ لارَيبَ فيه هُدَي لِلمُتَّقينَ. أَلَّذينَ يؤمِنُونَ بِالغَيبِ وَ يقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمّا رَزَقناهُم ينفِقُونَ.» (سوره بقره، آيه 3?1)
مال را كـز بهـر دين باشي حمول نعـم مـال صالح خواند آن رسول
آب در كشتي هلاك كشتي است آب اندر زير كشتي، پُشتي است
«مولوي»
دهها عامل طبيعي و غير طبيعي در جامعه و محيط وجود دارد كه هر كدام به تنهايي ميتوانند، توان اقتصادي و معيشتي افراد را متزلزل سازند و باعث پيدايش فاصله طبقاتي و ظهور و بروز گروه غني، فقير و قشر آسيبپذير گردند، در چنين شرايطي چه چيزي جز تعاون، ايثار، همياري و فداكاري ميتواند مرهم زخمهاي جانكاه و علاج دردهاي بيدرمان جامعه بشري باشد؟!
مرا در روز محنت يار بايد و گرنه روز شادي يار بسيار
(ويس و رامين)
دوست آن باشد كه گيرد دست دوست در پـريشـان حـالـي و درمانـدگي
(سعدي)
انفاق، داراي آثاري بس با ارزش و شگفت در مال، جان و جامعه است. مثل قرآني اين بخش، ناظر به آثار انفاق در بركت و ازدياد مال است.
انفاق في سبيل اللّه نه تنها موجب كاهش مال و ثروت نميگردد، بلكه موجب افزايش آن نيز ميباشد. از نظر قرآن، مال انفاق شده در راه خدا همانند بذر و دانهاي استكه در زمين آماده پاشيده ميشود و بعد از مدتي به [إذن الهي] به هفت خوشه تبديل ميگردد. هر خوشه، داراي صد يا دويست دانه و بيشتر از آن ميشود. در ابتدا به نظر ميرسد كشاورزي كه بذري را ميپراكند، آن دانه را از دست داده است، ولي با اندكي دقت، معلوم ميشود كه از آن، حدود هفتصد دانه به دست آورده است. بركت و فزوني مال انفاق شده در راه خدا نيز اينچنين است. با دو چيز ميتوان از حصار (زندان) بخل، مال دوستي و ثروت اندوزي گذشت:
انسان مؤمن، نه تنها از كم شدن مال و دچار شدن به فقر و مانند آن ترسي ندارد، بلكه اطمينان دارد كه اين كار، مانند يك داد و ستد پر سود است كه علاوه بر حفظ اصل دارايي، باعث فزوني و افزايش آن نيز ميباشد.
آنكه بشارت به خودم ميدهد دانه يكي هفتصدم ميدهد
(نظامي)
امام صادق(ع) به يكي از شاگردانش فرمود كه خداوند متعال ميفرمايد:
«انّ من عبادي من يتصدّق بشقّ تمرة فأبيها له كما يربي أحدكم فلوّه حتّي أجعلها له مثل أحد؛ برخي از بندگان من نصف خرمايي صدقه ميدهند و انفاق ميكنند و من براي او چنان ميپردازم كه مانند كوه احد ميشود.1
يك دانه اگر كاري صد سنبله برداري پس گوش چه ميخاري؟ ها ده چه به درويشان
(مولوي)
آن چه گفته شد تنها اثر شگفت و خوشايند مالي انفاق و ساير آثار ارزشمند دنيوي آن (همانند: جلب بركات، رزق، دفع بلايا و مصائب و جلوگيري از فقر و… است و گرنه پاداش بيشمار اخروي در يوم الحسرة (روز قيامت)، خود حديث مفصّل ديگري است كه بايد در نوبت ديگري به تماشاي آن نشست.
خواهي كه متمتّع شوي از دنيا و عقبا با خلق كرم كن چو خدا با تو كرم كرد2
البته ذكر يك نكته، بسيار لازم و شايسته است و آن اينكه، انفاق ارزشمند، انفاقي است كه منّت، ايذاء (اذيت) و تحقيري در پي نداشته باشد، زيرا حسنه آنگاه حسنه است كه با سيئهاي (گناه) در نياميزد.
پيامبر گرامي اسلام فرمود: هنگامي كه حاجتمندي از شما چيزي طلب ميكند، گفتارش را قطع نكنيد تا تمام مقصود خويش را شرح دهد، سپس با وقار، ادب و ملايمت به او پاسخ بگوييد يا چيزي را كه در توان داريد در اختيارش بگذاريد و يا به طرز شايستهاي او را باز گردانيد، زيرا ممكن است سؤال كننده، فرشتهاي باشد كه مأمور آزمايش شما است.
خاقانيـا! به سائـل اگر يك درم دهـي خواهي جزاي آن، دو بهشت از خداي خويش
پس نام آن كرم نهي، اي خواجه برهنه نــام كــرم بـه داده روي ريـاي خــويــش
داني كرم كدام بود؟ آنكه هر چه هست بدهي به هر كه هست و نخواهي جزاي خويش
لانريد منكم جزاءً و لاشكوراً إنّما نطعمكم لوجه اللّه.(سوره انسان، آيه 9)
1 . امال مفيد، مجلس 42، حديث 7.
2 . با اقتباس از گلستان سعدي.