تفسير آيات مشكله قرآن مجيد(1) - آيات مشكله و تفسير آن

پدیدآورجعفر سبحانی

تاریخ انتشار1388/11/21

منبع مقاله

share 844 بازدید
تفسير آيات مشكله قرآن مجيد(1)

آيات مشكله و تفسير آن

جعفر سبحانى

قرآن; معجزه جاودان پيامبر گرامى اسلام(ص) است و پيوسته‏حضرتش با آن تحدى مى‏نمود، و تاكنون هيچ‏كس در مقابله با آن برنخاسته است و اگرهم روزى كسى انديشه معارضه را در سر پرورانده، ولى با شرمندگى كامل عقب نشينى‏كرده و يا مفتضحانه شكست‏خورده است.
قرآن به زبان عربى مبين نازل شده ولى در عين حال بى‏نياز از تفسير نيست. يكى‏از علل نياز به تفسير اين است كه بر اثر طول زمان ابهامى بر مفاد برخى از آيات‏رو آورده و مقصود واقعى را پنهان ساخته است. بهترين راه براى رفع اين نوع‏ابهامات اين است كه به خود قرآن مراجعه كنيم و از طريق تفسير قرآن به قرآن،ابهام را برطرف سازيم.
عنوان آيات مشكله قرآن ناظر به اين نوع ابهامهائى است كه بر اثر دورى ما اززمان وحى بر برخى از آيات عارض شده و آن را در نظر ما در هاله‏اى از ابهام فروبرده است و اگر از اين نظر صرف‏نظر كنيم، اين نوع آيات در عصر نزول كاملا واضح وفاقد ابهام بودند.
اكنون در سال جديد(1377)، سى و هشتمين سال انتشار «مجله درسهائى از مكتب‏اسلام‏»، بر آن شديم كه بخش نوى از تفسير را به روى خوانندگان گرامى باز كنيم وآن بخش از آيات را كه بر اثر فاصله زمانى مايه ابهام گشته، به روشنى تفسير كنيم‏هرچند سبب پيدايش ابهام در آيات، منحصر به دورى ما از عهد رسالت نيست، بلكه‏اسباب ديگرى نيز مايه عروض ابهام بر آيات گرديده كه فعلا در صدد تفسير آن بخش ازآيات نيستيم.
از آياتى كه براى نوع افراد خالى از ابهام نيست، و حتى برخى به خاطر همان‏ابهام آن را دستاويز تحريف قرار داده و معتقد شده‏اند كه جمله‏هائى از ميان آيه‏افتاده است، سومين آيه سوره نساء است كه تجويز تعدد ازواج را منوط به عدم خوف‏در گسترش عدالت ميان يتيمان مى‏داند. آنجا كه مى‏فرمايد:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى اليتامى فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنى و ثلاث‏و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحده او ما ملكت ايمانكم ذلك ادنى الاتعولوا)
(نساء: آيه 3).
«و اگر مى‏ترسيد از اين كه (به هنگام ازدواج با دختران يتيم) رعايت عدالت‏درباره آنها نكنيد، (از ازدواج با آنان صرف‏نظر نمائيد) و با زنان پاك (ديگر)
ازدواج كنيد، دو يا سه يا چهار همسر. و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران‏متعدد) رعايت نكنيد، تنها به يك همسر قناعت نمائيد و يا از زنانى كه مالك آنهاهستيد استفاده كنيد. اين كار، براى جلوگيرى از ظلم و ستم بهتراست‏».
در اينجا سوالى مطرح مى‏كنند و آن اينكه رابطه شرط و جزا چيست؟
توضيح اين كه: آغاز آيه مباركه مشتمل بر دو جمله شرطيه و جزائيه. جمله شرطيه‏عبارت است از:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى اليتامى).
جمله جزائيه عبارت است از:
(فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثنى و ثلاث و رباع).
سوال اين است كه چه ارتباطى ميان اين دو وجود دارد كه جمله دوم جزاى جمله اول‏باشد؟ مثلا اين كه مى‏گويد:
«اگر مى‏ترسيد كه درباره يتيمان عدالت نكنيد، با زنان پاك (ديگر) دو يا سه ياچهار ازدواج كنيد».
چگونه جمله دوم مترتب بر جمله نخست است، چگونه جمله دوم، از آثار و جزاى جمله‏نخست‏به‏شمار مى‏رود. همگى مى‏دانيم بايد ميان شرط و جزا رابطه‏اى برقرار باشد، مثلامى‏گوئيد: اگر احترام كرد، تو احترام متقابل انجام بده ولى در آيه مى‏فرمايد: اگرمى‏ترسيد كه درباره يتيمان عدالت نكنيد، پس با زمان پاك ديگر ازدواج نمائيد. دراينجا رابطه‏اى ميان اين دو جمله وجود دارد.
اينك تفسير آيه:
همگى مى‏دانيم كه اين آيه در سوره نساء است و اين سوره بيشترين احكام زنان رابيان كرده است. بالاخص آنچه كه مربوط به مطلق يتيم يا دختران يتيم است.
در آيه دوم مى‏فرمايد:
(و آتوا اليتامى اموالهم و لا تتبدلوا الخبيث‏بالطيب و لا تاكلوا اموالهم‏الى اموالكم انه كان حوبا كبيرا)(نساء: آيه 2).
«و اموال يتيمان را (هنگامى كه به حد رشد رسيدند) به آنها بدهيد، و اموال بد(خود) را با اموال خوب(يتيمان) تبديل نكنيد و اموال آنها را با اموال خودتان(به وسيله مخلوط كردن يا تبديل نمودن) نخوريد. زيرا اين گناه بزرگى است‏».
در اين آيه از هر نوع تعدى به اموال يتيم نهى كرده و آن را گناه بزرگ مى‏شمارد.
و در آيه دهم بر اين مساله نيز تاكيد مى‏كند و خوردن مال يتيم را به خوردن‏آتش تشبيه مى‏نمايد و مى‏فرمايد:
(ان الذين ياكلون اموال اليتامى ظلما انما ياكلون فى بطونهم نارا...)(نساء: آيه 10).
«آنان كه اموال يتيمان را از روى ستم و تعدى مى‏خورند، جز اين نيست كه (توگوئى) آتش مى‏خورند».
اگر در اين دو آيه درباره اموال يتيمان سخن مى‏گويد، در آيه 127 همين سوره‏درباره زنان يتيمى سخن مى‏گويد كه با آنها ازدواج مى‏كردند ولى حقوق آنها را به‏آنان نمى‏دادند چنان كه مى‏فرمايد:
(و يستفتونك فى النساء قل الله يفتيكم فيهن و ما يتلى عليكم فى الكتاب فى‏يتامى النساء اللاتى لا توتونهن ما كتب لهن و ترغبون ان تنكحوهن و المستضعفين من‏الولدان و ان تقوموا لليتامى بالقسط و ما تفعلوا من خير فان الله كان به‏عليما) (نساء: آيه 127).
«از تو درباره زنان سوال مى‏كنند، بگو خداوند در اين زمينه به شما پاسخ مى‏دهدو آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوق آنها را به آنها نمى‏دهيد و مى‏خواهيدبا آنها ازدواج كنيد و همچنين در باره كودكان صغير و ناتوان براى شما بيان شده‏است (قسمتى از سفارشهاى خداوند در اين زمينه مى‏باشد، و نيز به شما سفارش مى‏كندكه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد و آنچه از نيكيها انجام مى‏دهيد، خداوند ازآن آگاه است (وبه شما پاداش مناسب مى‏دهد).
از اين آيه استفاده مى‏شود كه در عصر نزول قرآن به پيروى از عادات ديرينه‏جاهليت، گروهى با دختران يتيم به عنوان تكفل و سرپرستى ازدواج مى‏كردند ولى درحق آنان عدالت را رعايت نمى‏كردند. مثلا اموال آنها را تملك مى‏كردند، مهريه آنهارا كمتر از معمول در نظر مى‏گرفتند و به ادنى بهانه‏اى آنها را رها مى‏كردند.
قرآن براى جلوگيرى از اين كارها هم در آيه 127 هشدار مى‏دهد و اكيدا از آن نهى‏مى‏كند و مى‏فرمايد:
(فى يتامى النساء اللاتى لا توتونهن ما كتب لهن و ترغبون ان تنكحوهن)(نساء:آيه 127).
« و آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوق آنها را به آنها نمى‏دهيد ومى‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد».
با توجه به اين اصل بايد دانست آيه مورد بحث مربوط به اين نوع از زنان يتيم‏است كه به هنگام ازدواج مورد تعدى قرار گرفته و حقوق آنان رعايت نمى‏شد.
از اين جهت در آيه مورد بحث هشدار مى‏دهد و مى‏فرمايد:
(و ان خفتم الا تقسطوا فى اليتامى..) «اگر مى‏ترسيد كه (به هنگام ازدواج بادختران يتيم) درباره آنها رعايت عدالت نكنيد، از ازدواج با آنها صرفنظر كنيد وبا زنان ديگر درحد چهار همسر ازدواج بنمائيد».
ابهام آيه از اين نظر است كه آيات سه‏گانه ديگرى كه در اين سوره درباره مطلق‏يتيم و يا زنان يتيم وارد شده است، ناديده گرفته شده آنگاه ارتباط جمله جزائيه‏با جمله شرطيه به صورت مبهم درآمده است. ولى اگر اين سه آيه بالاخص آيه 127 اين‏سوره مورد توجه قرار مى‏گرفت كه قرآن هشدار مى‏دهد مبادا با زنان يتيم ازدواج‏كنيد و حقوق آنها را رعايت نكنيد، ارتباط دو جمله كاملا آشكار مى‏گردد. از اين‏جهت ما در ترجمه دو جمله (به هنگام ازدواج با دختران يتيم) را ميان پارانتزقرار داديم. زيرا هرچند مضمون لفظى آيه نيست ولى با توجه به قرائن موجود درديگر آيات، كاملا جزء مفهوم آيه است.

مقالات مشابه

ارزیابی دیدگاه مفسران درباره معناشناسی «معیشت ضنک» در آیه ۱۲۴ طه

نام نشریهمطالعات تفسيري

نام نویسندهسیدمحمد موسوی مقدم, فتح‌الله نجارزادگان, شیما محمود‌پور

نقش سیاق در تفسیر آیة تبلیغ

نام نشریهسراج منیر

نام نویسندهعباس اسماعیلی‌زاده, محبوبه غلامی

بررسي ديدگاه تفسيري علامه طباطبايي در تفسير آيه تبيان

نام نشریهمطالعات تفسيري

نام نویسندهعلی نصیری, سیدمصطفی مناقب, سیدکریم خوب‌بین خوش‌نظر

بررسي برداشت‌هاي تفسيري علامه‌طباطبايي درباره آيات مربوط به لوح محفوظ

نام نشریهمطالعات تفسيري

نام نویسندهسیدمرتضی حسینی شاهرودی, محمدعلی وطن‌دوست

بررسي آیات استثنايي سوره هاي انعام و اسراء

نام نشریهحسنا

نام نویسندهقاسم بستانی, مینا شمخی, نصره باجی