نامه فرقان، معرفي چند اثر برجسته مستشرقان

پدیدآورمسعود فامیل ربیعی آستانه

تاریخ انتشار1388/12/13

منبع مقاله

share 266 بازدید
نامه فرقان، معرفي چند اثر برجسته مستشرقان

مسعود فاميل ربيعي آستانه

نردبان آسمان است اين كلام هركه از آن بررود آيـد به بـام
«مولانا»
دانشمنداني كه درباره‌ي مسائل مربوط به اديان، به ويژه دين اسلام و خصوصاً تحقيقات وپژوهش‌هاي قرآني در غرب فعاليت مي‌كنند، به گونه كلي به دو گروه تقسيم مي‌شوند:
1. گروهي كه اساساً هيچ‌گونه ستيز و عنادي با حق نداشته و قصد و هدفشان، صرفاً پژوهش و حقيقت‌جويي است.
اين گروه عليرغم برخي پندارهاي غلط، مأمور رسمي سازمان سياسي خاصي نيستند و همچنين به لحاظ استعماري هم نمي‌توان آنان را وابستگان دولتي دانست تا با پندارهايي از اين دست تمام آثارشان را از قلم انداخت و به كلي از رشحات قلمي آنان بي‌بهره شد. از ميان گروه فوق، پژوهشگران و محققان ذيل در خور ذكراند:
پروفسور لويي ماسينيون، شرق‌شناس معروف فرانسوي و مؤلف آثاري چون سلمان پاك، قوس زندگي حلاج، مصائب حلاج، اخبار حلاج (با همكاري پل كراوس)1 و همچنين تصحيح ديوان حلاج.2
رنه‌گنون، عارف مسيحي و مؤلف كتاب معروف سيطره‌ي كميت،3 كه بعدها اسلام آورد و در مصر با زن مسلماني ازدواج كرد و هم اكنون نيز در قبرستان مسلمين قاهره در آغوش خاك آرام يافته است.
فريتهوف شوان، اسلام شناس آلماني‌تبار كه به شيخ عيسي نور الدين احمد تغيير نام داده و داراي آثار متعددي در حوزه‌هاي مختلف اسلام شناسي است.
و هانري كربن، محقق و شرق‌شناس برجسته و مشهور فرانسوي كه درباره‌اش بايد گفت: «شرقي‌ترين غربي بوده كه آثار فراوان و ارزشمندي در شرق‌شناسي ازخود به يادگار گذاشته است.»4
2. گروهي كه قصد و غرض خاصي را در تحقيقات و پژوهش‌هاي دين شناسي خود تعقيب مي‌كنند و به نحوي مي‌توان تمامي فرض‌هاي منفي را درباره‌ي آنان صادق دانست، از اين گروه، پژوهشگران ذيل قابل ذكراند:
ايگناتس گولدزيهر، مستشرق مجارستاني و مؤلف آثاري چون مذاهب التفسير الاسلامي، العقيده و الشريعة في الاسلام و همچنين يكي از نويسندگان دائرة المعارف اسلام.5
يوهانس تئودور نولدكه، هنري لامنس و ديگران6، كه داراي آثار فراواني در حوزه‌هاي مختلف دين اسلام مي‌باشند. اما سخن اين است كه آيا بايد تمام آثار و تحقيقات مستشرقان را به بهانه‌ي پاره‌اي از آثار غرض ورزانه و خصمانه، از نظر دور داشت؟ يا اينكه در حد امكان آنها را مورد بررسي و ارزيابي دقيق علمي قرار داد؟
همان‌گونه كه مستشرقان در تحقيقات خود، هيچ يك از مباني فرهنگي ملل شرق را از نظر دور نمي‌دارند و از بستر دقت در جزء جزء مسائل معيشتي و مباني فرهنگي و ديني شرقيان و نيز سفره‌ي رنگين علوم و معارف شرق، خوشه‌هاي ناب معرفت برمي‌چينند. ما نيز بايد از طريق نقد و بررسي علمي آثار و تحقيقات مستشرقان، به اهداف، روشها و نتايج تحقيقات آنان پي‌برده، تا از اين راه علاوه بردست يافتن به نوع تحقيق، به استدلال‌هاي آنان نيز آگاهي يابيم.
در جهان غرب چند مركز، از جمله مراكز عمده‌ي فعاليت‌هاي قرآني محسوب مي‌شوند كه عبارتند از:
شهربالِ سوئيس، به علت چاپ و نشر ترجمه‌هاي قرآن به زبان‌هاي مختلف اروپايي؛ موزه‌ي سلطنتي بريتانياي كبير،به سبب نگهداري انواع قرآن‌هاي دستنويس امامان شيعه؛ و كشور آلمان، به علت داشتن محققان برجسته و نامدار در حوزه‌ي قرآن شناسي، تا جايي كه مي‌توان گفت، طراز اول‌ترين قرآن شناسان جهان، ملّيتي آلماني دارند، مانند: نولدكه، برگشتراسر، فردريك شوالي، اتوپريتزل، وولّرس، يوليوس ولهاوزن و….
در تأييد موضوع فوق بايد افزود كه در اوايل قرن بيستم ميلادي، انجمن علمي شهر مونيخ آلمان تصميم گرفت در حد توان خود، منابع ويژه‌ي قرآني مختلفي را در يك مجموعه گردآوري كند و براي اين كار مهم، ابتدا برگشتراسر، دانشمند معروف آلماني و مؤلف كتاب مهم«مصادر تفاسير قرآن» انتخاب شد و بعد از مرگ او در سال 1933، اتوپريتزل اين كار مهم را به عهده گرفت. پريتزل طبق نامه‌اي كه به فرهنگستان دمشق نوشت، چنين آورد:
ما در نظر داريم، به منظور تسهيل آگاهي علاقمندان به قرآن و علوم قرآني، هرآيه‌اي از قرآن را در صفحه‌اي بخصوص كه حاوي رسم‌الخط‌هاي متنوعي است و در مصاحف مختلف ديده مي‌شود، بنويسيم، اين نوشته، قراآت مختلف و متنوعي را كه از متون گوناگون استفاده مي‌شود نشان مي‌دهد، ضمن آنكه مي‌خواهيم تفسيرهاي فراواني را كه در طول قرنها پديد آمده است، در ذيل آن بنگاريم.7
بحث مبسوط‌تر در خصوص كارهاي مستشرقان درباره‌ي قرآن منوط به نوشتاري جداگانه با عنوان «مستشرقان و قرآن»8 است.
اكنون با توجه به مقدمات فوق، به بررسي آثار علمي سه مستشرق مي‌پردازيم:
1. يوهانس تئودور نولدكه، مؤلف كتاب معروف تاريخ قرآن.
2. آرتور جفري، مصنف كتاب واژگان دخيل در قرآن.
3. توشيهيكو ايزوتسو، نويسنده‌ي دو كتاب مشهور به نام‌هاي:
الف: ساختمان معنايي اصطلاحات اخلاقي ـ ديني در قرآن.
ب: خدا و انسان در قرآن.
1. اولين كاري كه در تحقيقات محققان غربي معروف‌تر و چشمگيرتر از ساير آثار مستشرقان بوده، كتابي است از يوهانس تئودور نولدكه (1836ـ 1931م) theodor Noldeke به نام «تاريخ قرآن» Geschichte des gorans كه در واقع قديمي‌ترين كتاب موجود در خصوص تاريخ قرآن كريم است.
اين محقق آلماني كه 95 سال عمر كرد، متخصص زبان‌هاي سامي و لغات شرقي و آرامي بوده است. شهرت او در مرحله‌ي نخست به علت پژوهش‌هايي بوده كه درباره‌ي موضوعات ايران‌شناسي انجام داده است. از جمله آثار باقيمانده از او درباره‌ي ايران عبارتند از: حماسه‌ي ملي ايرانيان، ترجمه‌ي بزرگ علوي، و همچنين كتاب معروف ايرانيان و عربها، ترجمه‌ي شادروان عباس زرياب خويي.
نولدكه، ابداً با ايرانيان ميانه‌ي خوبي نداشت و در عين حال نيز درباره‌ي ايران تحقيق مي‌كرد! او علاقه‌ي عجيبي نيز به كتاب‌هاي كهن داشت و زماني گفته بود: تا كتاب «الاصنام» كلبي را كه كتابي است در شناخت انواع بت‌هاي جاهليت، نبينم نخواهم مرد. تا اينكه كتاب مذكور در بستر بيماري به دستش رسيد.
درباره‌ي گردآوري و جمع قرآن، بهترين تأليف مستشرقان را از آن تئودور نولد كه مي‌دانند،9 كه به سال 1860 ميلادي چاپ شده است،10 در واقع اين اثر رساله‌ي دكتراي مؤلف محسوب مي‌شد كه نام اوليّه‌ي آن «اصل و تركيب سوره‌هاي قرآن» بود و بعدها تحت عنوان «تاريخ نص قرآني» نامگذاري شد.
از زمان چاپ اوّل آن تاكنون 135 سال مي‌گذرد و چاپ دوم آن را، همكار او، فردريش شوالي با تجديد نظر كامل، در سه جلد، به ترتيب زير به چاپ رسانيد:
Vol. I uber den ursprung des Qorans. Leipzig,1909
Vol. II. Die sammlung des Qorans. leipzig,1919
وجلد سوم «تاريخ قرآن» توسط اتّوپريتزل با همكاري برگشتراسر مؤلف كتاب «قاموسي از قراء قرآن» انتشار يافت.
Vol . l l l. Geschicnte de koran texts, Leipzig,1938
مجلدات سه‌گانه تاريخ قرآن نولدكه در يك جلد به سال 1961 در هيلده شايم (Hidesheime) انتشار يافت.11
با اينكه بالغ بريك قرن از چاپ و انتشار كتاب تاريخ قرآن نولدكه مي‌گذرد، ولي به علت آراي تند و بي‌پروايي كه در متن آن آمده، اين اثر تاكنون به زبان فارسي و عربي ترجمه نشده است، اما نقدهاي مفصلي برآراي تند او نوشته شده است كه از آن ميان كتاب «تطور الاساليب النثرية في الأدب العربي» تأليف استاد انيس المقدسي در خور ياد‌آوري است.
محققان علوم قرآني معتقدند تمام تحقيقاتي كه بعد از نولدكه درباره‌ي تاريخ قرآن كريم نوشته شده، به نحوي از آرا و انديشه‌هاي نولدكه تأثير پذيرفته‌اند.
نولدكه در كتاب تاريخ قرآن خود، ترتيب نزول وحي را با توجه به مدارك تاريخي آن به چهار مرحله، به ترتيب ذيل تقسيم كرده است:
1. مرحله‌ي اوّل: مكي، نزول 48 سوره، از سوره‌ي علق (96) تا حمد (1).
2. مرحله‌ي دوم: مكي، 21 سوره، از سوره‌ي قمر (54) تا كهف (18).
3. مرحله‌ي سوم: مكي، از نزول سوره‌ي سجده (32) تا رعد (13).
4. مرحله‌ي چهارم، كه دوره‌ي مدني است،از نزول سوره‌ي بقره (2) تا سوره‌ي مائده (5).12
در مجموع، نقطه نظرات نولدكه تافته‌اي جدا بافته از آراي ديگر محققان درباره‌ي قرآن كريم مي‌باشد، به عنوان مثال بيشتر مفسّران، اولين پيام قرآن را كه در سوره‌ي علق آمده به معني خواندن گرفته‌اند ولي براي نخستين بار نولدكه در تاريخ قرآن خود، كلمه‌ي «اقرء» را در آغاز سوره‌ي علق، به معني وعظ كردن و تبليغ نمودن گرفته است نه خواندن صرف.13
از نظريات نولدكه در تاريخ قرآن كريم، علاوه بربحث تاريخي نزول وحي، بحثي است كه پيرامون لهجه‌هاي قرآن كريم مي‌كند و همچنين نظر سخيفي كه درباره‌ي حروف مقطعه برخي از سور قرآني ابراز كرده است.
مطابق نظر اين دانشمند، حروف مقطعه‌ي قرآني، مطالبي بيگانه از قرآن است كه مردم آن را برقرآن افزودند، او در چاپ اوّل تاريخ قرآن خود صراحتاً نوشت:
حروف نخستين و يا حروف آخر فواتح سور، مأخوذ از اسما و نام‌هاي برخي از صحابه مي‌باشد كه نسخه‌هايي از قرآن نزد آنها بوده است. مثلاً سين از «سعد بن ابي وقاص»، نون از «عثمان بن عفان»، هاء از «ابي هريره» و بدينسان حروف ديگر از اسماي ديگر صحابه مي‌باشد.14
نولدكه پس از ابراز اين نظر، متوجه اشتباه و سخيف بودن آن شد و از آن برگشت و خاورشناساني مانند بوهل و هرشفيلد از آن دفاع كردند، ولي رژي بلاشر مترجم نامدار قرآن به زبان فرانسه با برخورد صحيح انتقادي، نظرات نولدكه را در اين خصوص تعديل كرد.
آنچه كه درباره‌ي اين كتاب حائز اهميّت است قدمت و پيشتازي آن در زمينه‌ي تاريخ قرآن است. پس از نولدكه اوّلين قدم جدّي كه از طرف محققان مسلمان برداشته شده، كتابي است از ابو‌عبد‌اللّه مجتهد زنجاني موسوم به تاريخ القرآن، كه پرداختن به آن اثر، نيازمند نوشتاري جداگانه است.
2. واژه‌هاي دخيل در قرآن مجيد، آرتور جفري، ترجمه‌ي دكتر فريدون بدره‌اي، انتشارات توس.
‌‌ The foriegh vocabulary of the Qoran, Jeffery, Arthur. Baroda,1938
آرتور جفري از عربيدانان و سامي شناسان معروفي است، كه كتاب فوق را بالغ بر60سال پيش نوشته است.و هم او بوده كه براي اولين بار با پيدا كردن متن عربي كتاب «المصاحف» ابن ابي داود (م316هـ.ق) و با تصحيح و به چاپ رساندن آن خدمات شايان توجهي به مباحث علوم قرآني كرده است.15
موضوع واژگان دخيل در قرآن يكي از بحث انگيزترين موضوعات قرآني است كه از طرف دانشمندان ومحققان علوم قرآني مطرح شده است، گروهي اساساً منكر ورود هرواژه‌ي بيگانه‌اي در قرآن هستند وعده‌اي ديگر معتقد به مباح بودن و روا بودن آنند؛ و در اين خصوص آثار پر اهميتي نيز از قديم و جديد نگارش يافته است. از ميان گذشتگان، كتاب الاتقان في علوم القرآن، تأليف جلال الدين عبد‌الرحمن سيوطي و البرهان اثر زركشي قابل ياد است. و در ميان آثار نوشته شده از طرف مستشرقان، تحقيقات دوراك، و كتاب واژگان بيگانه در قرآن، رساله‌ي دكتراي زيگموند فرانكل (1855ـ 1909م) كه در 1878ميلادي، در شهر لندن به چاپ رسيده است، از اهميّت قابل توجهي برخوردار است.
اما اهميّت و ارزش كارِ آرتور جفري در اينست كه او به تنهايي از عهده‌ي كاري برآمد، كه از يك تيم علمي برمي‌آمد. جفري 319 واژه از قرآن كريم را كه به گمان او از واژگان بيگانه (دخيل، قرضي) تلقي مي‌شود، مورد بررسي وارزيابي دقيق زبانشناسي قرار داده است.
اين كتاب از واژه‌ي «اب» شروع و به واژه‌ي «يونس» ختم مي‌شود و در بررسي تمامي اين واژگان هر اطلاعاتي را كه از مستشرقان و زبانشناسان در نشريات، مقالات و كتاب‌هاي متفرقه، به نظر خود سودمند يافته، به آنها اضافه كرده است.
آنچه كه براهميت و ارج كتاب «واژگان دخيل» مي‌افزايد، تسلط او برضبط آوا نگاري واژگان به زبان‌هاي اصلي آنهاست. آرتور جفري نيز مانند سيوطي رده‌بندي زبان‌هاي يازده‌گانه را مبني بروامگيري قرآن از آنها مي‌پذيرد، با اين تفاوت كه تقسيم بندي سيوطي بسيار ابتدايي و لغت شناسي صرف است و متكي براستانداردهاي نوين زبانشناسي نيست، علاوه برآن سيوطي، گاهي از بحث لغوي نيز عدول كرده و به بحث لهجه‌اي واژگان قرآن كريم نيز وارد مي‌شود.16
از ديدگاه آرتور جفري، قرآن عناصر قرضي خود را از زبانها و واژگان زير اقتباس كرده است:
1. حبشي، 2. فارسي، 3. رومي، 4. هندي، 5. سرياني، 6. عبراني، 7. نَبَطي، 8. تركي، 9. زنگيان، 10. بربرها، 11. قبطي.17.
ترجمه‌ي فارسي كتاب واژگان دخيل در قرآن، 431 صفحه بوده كه 4 صفحه‌ي آخر كتاب به كتابشناسي معظم و مفصلي اختصاص يافته است، مترجم فاضل كتاب كه خود نيز از بزرگان قرآن شناسان ديار ماست، مقدمه‌ي محققانه‌اي در 29 صفحه بركتاب نوشته است كه به عنوان كليد و مدخلي بركتاب محسوب مي‌شود. علاوه برآن ياد‌داشت‌هايي از مترجم بركتاب واژگان دخيل در قرآن اضافه شده، كه سودمند است. (به استثناي اوّلين صفحه از اين ياد‌داشتها كه كراراً نام شادروان دكتر محمود راميار مؤلف تاريخ قرآن سهواً عباس راميار آمده است، كه به حساب سهو القلم مترجم بايد گذاشت.)
نويسنده‌ي كتاب نيز، پيشگفتاري در40 صفحه در ابتداي كتاب خود آورده كه در فهم كتاب بسيار مؤثر است.
چنين به نظر مي‌رسد كه آرتور جفري در تصنيف كتاب خود به برخي از آثاري كه پيش از او نوشته شده بوده نظر داشته است، از جمله، المعرّب من الكلام الاعجمي، تأليف ابو منصور موهوب بن احمد جواليقي (م540هـ. ق) و همچنين الالفاظ فارسية المعرّبة، تأليف ادي شير، كه با مقدمه‌ي دكتر عبد‌الوهاب عزام، به سال 1908 در بيروت انتشار يافته است.
بركتاب واژگان دخيل در قرآن مجيد، نقدهايي نيز نوشته‌اند كه از آن ميان «گتوويدن گرن» دين‌شناس معروف، در قسمتي از كتاب خود «محمد رسول اللّه و معراج او»، به نقد پاره‌اي از آراي آرتور جفري پرداخته است.
كتاب واژگان دخيل در قرآن مجيد، صرف‌نظر از اينكه در پاره‌اي از موارد، كاربرد دقيق واژگان را بدست نمي‌دهد و يا ندرتاً شماره‌ي آيات را جابه‌جا ذكر مي‌كند، در مجموع، كتاب با ارزش و پرفايده‌اي است.
بحث درباره‌ي ارزش واهميت كتاب آرتورجفري را با نقل گفتاري از مترجم فاضل آن به پايان مي‌بريم:
كتاب واژه‌هاي دخيل در قرآن مجيد آرتورجفري، يكي از كامل‌ترين و بهترين كتاب‌هايي است كه در اين زمينه نوشته شده است. اين كتاب چكيده و ما حصل تمام گفته‌ها و نوشته‌ها و استدلالات و ريشه‌شناسي‌هايي است كه علما و دانشمندان فقه اللغه ي مسلمان و مستشرقان و سامي‌شناسان و عربيدانان مغرب زمين تا تاريخ تأليف آن در باب معربات گفته و نوشته بوده‌اند، اين گفتارها در صدها كتاب و نشريّه‌ي علمي و تحقيقي به زبان‌هاي مختلف، پراكنده بوده و وي با كوشش خود آنها را در يك‌جا و در يك كتاب گردآورده است.18
3. ساختمان معنايي اصطلاحات اخلاقي ـ ديني در قرآن، تأليف دكتر توشيهيكو ايزوتسو، ترجمه‌ي دكتر فريدون بدره‌اي، چاپ اوّل، مرداد1360، انتشارات قلم.
the stru ctuyre of the Ethical terms in the koran (tokio-1959)
4. خدا و انسان در قرآن، تأليف توشيهيكو ايزوتسو، ترجمه‌ي احمد آرام، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ دوم، زمستان 68.
toshihiko, lzutsu: God and man in the koran semantics of the kuranc wel tans chaung. tokyo,1964
دكتر توشيهيكو ايزوتسو، استاد ممتاز دانشگاه كيو (keio) ژاپن، در سال 1914 در شهر بزرگ توكيو به دنيا آمد و در روز هفتم ژانويه سال 1993 (هفتم ديماه 1371) در شهر كاماكاري ژاپن در سن 79 سالگي ديده از جهان فرو بست. آثار برجاي مانده از او در سه قلمروي عرفان، فلسفه، و قرآن شناسي است.19
كتاب اول او يعني «ساختمان اصطلاحات اخلاقي ـ ديني در قرآن» از عناوين و فصول يازده‌گانه به ترتيب ذيل تشكيل يافته است.
پيشگفتار: اصول تجزيه و تحليل معنايي، ديباچه زبان و فرهنگ؛ فصل اول: دامنه و كانون بررسي؛ فصل دوم: روش تجزيه و تحليل و كاربست آن از اخلاقيات قبيله‌اي تا اخلاق اسلامي، فصل سوم: تصور بد بينانه? زندگي خاكي؛ فصل چهارم: همبستگي قومي و قبيله‌‌اي؛ فصل پنجم: اسلامي شدن فضيلت‌هاي كهن عرب؛ فصل ششم: دوگانگي بنيادي اخلاقي؛ فصل هفتم: ساختمان دروني مفهوم كفر؛ فصل هشتم: حوزه? معنايي كفر؛ فصل نهم: مؤمن؛ فصل دهم: خوب و بد.
كتاب دوم ايزوتسو يعني «خدا و انسان در قرآن» در 327 صفحه نوشته شده و مشتمل بر 9 فصل و يك مقدمه از مؤلف (با مقدمه‌اي نيز از مترجم فارسي آن) مي‌باشد. فصول و عناوين نه‌گانه‌ي خدا و انسان در قرآن عبارتند از:
فصل اول: معني‌شناسي و قرآن؛ فصل دوم: اصطلاحات كليدي قرآن در تاريخ؛ فصل سوم: ساخت اساسي جهان‌بيني قرآني؛ فصل چهارم: اللّه؛ فصل پنجم: رابطه وجود شناختي ميان خدا و انسان؛ فصل ششم: رابطه‌ي تبليغي يا ارتباطي ميان خدا و انسان؛ فصل هفتم: رابطه‌ي تبليغي يا ارتباطي ميان خدا و انسان؛ فصل هشتم: جاهليت و اسلام؛ فصل نهم: رابطه‌ي اخلاقي ميان خدا و انسان.
ابزار مورد استفاده‌ي ايزوتسو، زبان‌شناسي و شاخه‌هاي برجسته و مهم علم ياد شده است مانند: semantics (سيمانتيك) يا علم دلالت معنا،meaning يا معناشناسي، اتيمولوژي (گزارش واژگان، همراه با ريشه‌يابي لغات) وهمچنين لكسيكوگرافي يا واژه‌شناسي كه همه‌ي آنها در زبانشناسي جديد از جايگاه خاصي برخور دارند.
آنچه كه در هردو كتاب اين دانشمند ژاپني ملاحظه مي‌شود، كثرت منابع قديم و جديد است، در كتاب خدا و انسان در قرآن 50 اثر علمي به عنوان منابع برجسته‌ي كتاب در پانوشت‌ها مورد استناد او واقع شده است و همچنين استنادات او به غرر ادبيات عرب اعم از (عصر جاهليت ـ مخضرمين و دوره‌ي اسلامي) قابل توجه و چشمگير است.
بُعد ديگر اهميت پژوهش‌هاي قرآني ايزوتسو، تعقيب سير واژگان از مراحل تكوين اوليه تا كاربرد قرآني آنهاست. به عنوان نمونه از ديدگاه او واژه‌ي كريم در جاهليت يكي از كلمات مهم و كليدي بشمار مي‌رفت كه به معني شرافت خانوادگي و بزرگي حسب و نسب، همواره مورد استفاده قرار مي‌گرفت و همچنين اشاره به وجود نيايي نامدار در شجره ي نسب خانوادگي بود.
اما در اسلام اين كلمه قرين نام تقوي گرديد كه شاهد مثال آن در آيه‌ي 13 سوره‌ي حجرات است كه مي‌فرمايد: «إن أكرمكم عند اللّه اتقاكم» (حجرات، 49/13) همانا گرامي‌ترين شما با تقواترين شما است.
سپس ايزوتسو مي‌افزايد كه اين تغيير مفهوم در واقع يك انقلاب بود ـ انقلابي در انديشه‌ي اخلاقي عرب ـ زيرا هيچ‌كس در عربستان قديم هرگز چنان تصور نمي‌كرد كه كرم (شرف) را از طريق تقوي «ترس از خدا» تعريف كند.20
و يا بحثي كه در كتاب «ساختمان اصطلاحات ديني ـ اخلاقي» خود درباره‌ي حلم مي‌كند، خواندني است. او برخلاف ايگناتس گولدزيهر كه جهل را در مقابل علم قرار مي‌دهد، جهل را در تقابل با حلم مي‌داند و تعاريف زير از دانشمندان مختلف را درباره‌ي حلم به خواننده‌ي اثر خود عرضه مي‌كند:
نيكلسون: «حلم عبارتست از معقوليت اخلاقي يك انسان با فرهنگ»
زبيدي مؤلف تاج العروس: «حلم عبارتست از عمل لجام زدن به نفس و باز پس داشتن طبع از شدت خشم وغضب»
بستاني در محيط المحيط: «حلم حالتي از طمأنينه? نفس است كه خشم و غضب نمي‌تواند به آساني آن را برهم زند و هيچ بليه و مصيبتي آن را مضطرب نمي‌‌سازد»
خواجه نصير الدين طوسي در اخلاق ناصري: «حلم آنست كه نفس را طمأنينه‌اي حاصل شود كه غضب به آساني تحريك او نتواند كرد و اگر مكروهي بدو رسد مغلوب نگردد و در شغب نيايد.»
از ديدگاه پروفسور توشيهيكو ايزوتسو، حلم، كشف جديد اسلام نيست بلكه در جاهليت نيز وجود داشته و از فضايل محترم و معتبر بشمار مي‌رفت. ايزوتسو حتي معتقد است كه جاهليت ربطي به ناداني نداشته و دوره‌ي پويايي را نيز براي جاهليت در كتاب خود ذكر كرده است.
تقسيم بندي او از گناهان در كتاب ساختمان اصطلاحات اخلاقي ـ ديني جالب توجه است: ذنب، خطيئه، اثم، جرم، گناه و جرح.
او براي تبيين حد و مرز گناهان فوق از تعاريف كليدي قاضي بيضاوي مؤلف و مفسّر معروف انوار التنزيل و اسرار التأويل كمك مي‌گيرد.
بيضاوي، ذنوب را مجموعه‌اي از كبائر و سيّئه را مشتمل برصغائر مي‌داند و معتقد است كه ذنب مفهومي است كه در سطح بالاتري از خطيئه قرار مي‌گيرد و عامل قصد و نيت را به عنوان فصل يعني وجه افتراق خطيئه از ذنب مي‌داند، از نظرگاه بيضاوي خطيئه به ذنبي مي‌گويند كه از روي قصد و نيت انجام يافته باشد.
بحث‌هايي اين چنين، براعتبار و اهميّت كتاب‌هاي قرآن شناسي ايزوتسو افزوده وميدان نگرش و ديد خواننده را وسعت مي‌بخشد.
كتاب دوم او يعني خدا و انسان در قرآن، مبتني بريك سلسله سخنراني‌هاي دوره‌اي بوده كه مؤلف آن در بهار سال 1962 بنابه درخواست يكي از دين شناسان مطرح دانشگاه مك‌گيل كانادا، به نام دكتر ويلفرد كنتوِل اسميت مؤلف كتاب «معني و هدف دين» ايراد كرده و پس از آن به صورت مكتوب درآمده است. در كتاب اخير ايزوتسو، كراراً در فصل هفتم، آنجا كه از وحي الهي و انواع آن سخن مي‌گويد، به نظر مي‌آيدكه از تبيين مطلب مهمي چون وحي به خوبي برنيامده است. در جايي از همين كتاب مي‌نويسد: وحي اساساً مفهومي زبان‌شناختي است.
سؤال اينجاست كه آيا وحي نيز همچون ديگر مقولات شناختي، در حيطه‌ي شناخت زباني قرار دارد يا قصد او چيز ديگري است؟
در واقع فصل هفتم از كتاب خدا و انسان در قرآن، از سنگين‌ترين مطالب كتاب بشمار مي‌آيد كه منوط به دقت بيشتري در هنگام مطالعه است.
اميد مي‌رود كه جامعه‌ي كتاب خوان ما با خواندن آثاري از اين دست، برعمق و غناي معارف قرآني خود افزوده و پس از آن به مسير نقد و نقادي نيز نظر داشته باشد. زيرا از طريق نقد و نقادي مي‌توان شاهد خلق و بروز آثاري اين چنين در عرصه‌ي علم و فرهنگ و دانش بشري بود.

پی نوشت ها:

1. محقق نامدار آلماني و صاحب‌نظر در آثار غزالي، كه به علت فشار و تهديد نيروهاي نظامي آلمان اقدام به خودكشي كرد.
2. آثار مربوط به حلاج از ماسينيون، عليرغم آرزوي مؤلف، توسط ضياء الدين دهشيري و دكتر روان فرهادي به فارسي ترجمه گرديده است.
3. اين كتاب توسط آقاي علي محمد كاردان ترجمه شده است.
4. براي اطلاع بيشتر ر.ك: يادنامه‌ي فرانسوي هانري كربن و همچنين مقاله‌ي نگارنده تحت عنوان «تورقي در كتاب‌هاي تاريخ فلسفه‌ي اسلامي» مندرج در شماره‌ي 12 نامه‌ي فرهنگ، ويژه‌‌ي فرهنگ و تمدن اسلامي.
5. از سخنان اوست كه در دائرة المعارف اسلام آمده است: «استخاره، دعاي انسان بي‌تصميم است كه مي‌‌خواهد با الهام و توسل، تصميمي متبرك در امري نظير مسافرت و غيره بگيرد». اين مستشرق يهودي معتقد بود كه قرآن پس از وفات پيامبر، در همان صدر اسلام تحريف شد و همچنين اعتقاد داشت كه پيامبر اسلام ـ‌العياذ باللّه‌ـ مصروع بوده است كه به دعاوي فوق، محققاني چون سر ويليام موير و عبد‌الوهاب حمّوده پاسخ داده‌اند.
6. در اين باره ر.ك: كتاب فرهنگ خاورشناسان، تأليف ابو‌القاسم سحاب و همچنين كتاب المستشرقون تأليف نجيب العقيبي، نويسنده‌ي مصري كه در آن بيش از هزار مستشرق همراه با آثارشان مورد تحليل وارزيابي قرار گرفتند. اين كتاب توسط سازمان علمي فرهنگي يونسكو چاپ و به هشت زبان دنيا ترجمه شده است.
7. ر. ك: دكتر سيد محمّد باقر حجتي، پژوهشي در تاريخ قرآن كريم/16.
8. به عنوان نمونه مستشرقان ذيل خصوصاً در تحقيقات قرآني در خور ذكراند:
دوراك، زيگموند فرانكل، فيشر، رژي بلاشر، مونتگمري وات، مارگليوث، آريانت يانت ونسينگ، والتر برونو هنينگ، چارلز لايال، هورووتيس، موريس مينگانا، هيرشفل، ريچارد بل، نيبرگ، ريچمن، ابشرنگر، زيمرن، ژوزف هالوي، دوساسي، كارادوو، يوليوس وُلهاوزن، بارتلمي سنت هيلر و ديگران.
9. جهت اطلاع بيشتر ر.ك: واژگان دخيل در قرآن مجيد/31؛ پژوهشي در تاريخ قرآن كريم/17؛ و تاريخ قرآن، دكترراميار.
10. سال انتشار كتاب، در «قرآن شناخت» تأليف بهاء الدين خرمشاهي 1890 ميلادي ذكر شده. و دكتر محمد حسين علي الصغير استاد دانشگاه مستنصريه بغداد، سال 1860ميلادي را زمان دقيق انتشار كتاب نولدكه مي‌داند. اين اختلاف زماني 30ساله، در تاريخ چاپ و نشر كتاب قابل جمع نيست. ر.ك: خاورشناسان و پژوهش‌هاي قرآني، تأليف دكتر محمد حسين علي الصغير، مترجم: محمد صادق شريعت، مؤسسه? مطلع الفجر، چاپ اوّل 1372.
11. واژگان دخيل در قرآن مجيد/31.
12. ر.ك: دكتر محمود راميار، تاريخ قرآن/666 و نيز نولدكه، تاريخ قرآن ،1/117، 143، 164 و234.
13. پژوهشي در تاريخ قرآن كريم/31 ـ 81؛ تاريخ قرآن/18.
14. دكتر صبحي صالح، مباحث في علوم القرآن/242؛ پژوهشي در تاريخ قرآن كريم/127.
15. واژگان دخيل در قرآن، مقدمه‌ي مترجم/5.
16. جلال الدين عبد‌الرحمن سيوطي، الاتقان في علوم القرآن، مترجم: دكتر محمد جعفر اسلامي، 1/451 ـ 479.
17. واژگان دخيل در قرآن/67.
18. ر.ك: همان، مقدمه‌ي مترجم/27.
19. براي اطلاع بيشتر از سال شمار زندگي و همچنين ساير آثار علمي ايزوتسو ر.ك: مقدمه‌ي كتاب‌هاي خدا و انسان در قرآن و بنياد حكمت سبزواري از تأليفات ايزوتسو و همچنين مقاله‌ي دكتر مهدي محقق، با عنوان «ايزوتسو هم رفت» در مجله‌ي تخصصي تحقيقات اسلامي، سال هفتم، شماره‌ي 1، سال 71ش/64 ـ 163.
20. خدا و انسان در قرآن/48، 49.