عنصر تبليغ در پيكره دين

پدیدآورمؤسسه ام الکتاب

تاریخ انتشار1388/12/13

منبع مقاله

share 519 بازدید
عنصر تبليغ در پيكره دين

مؤسسه ام الكتاب

موضوع تبليغ براى هر مكتب مذهب حزب و گروه در طول تاريخ ازاهميت فوق العاده اى برخوردار بوده و بزرگترين نقش را در معرفى نشر حفظ و حراست اصول مبانى آنها و پيروانشان ايفا كرده است .
بدون ترديد اگر مبلغان توانا و زبردستى به تبليغ و ترويج اصول و مبانى مكتب هماهنگ با زمان نپردازند استمرار آن اصول و مبانى از ضمانتى برخوردار نخواهد بود واز مكتب و پيروان آن جزآثارى دراوراق تاريخ باقى نخواهد ماند. اگر مكتب و مرامى در جهان توانسته است حضورش را در صحنه هاى بين المللى يا منطقه اى حفظ كند و آثار و پيروانى داشته باشد وجود جايگاه بلند عنصر تبليغ در آن مكتب و مرام بوده كه آنها را داراى نقش نموده واز زوال و نابودى نگهداشته است .
به عنوان نمونه : مسيحيت كنونى بااين كه از نظر منطق و محتوا قدرت چندانى در مقابله با شبهه ها واشكالاتى كه از ناحيه ديگران متوجه آن مى شود ندارد ولى سراين كه توانسته است در صحنه هاى افكار و عقائد و مجامع جهانى حضور خود را حفظ كند و به حيات خودادامه دهد و در عين حال درانديشه و تسخير محدوده هاى ديگرى از جهان باشد به خاطر توجه واهميت كليساها و مبشرين مسيحيت به تبليغ واستفاده آنان از اين سلاح و شيوه هاى پيشرفته آن بوده است .
واگر مكاتب و مذاهب و گروههاى بسيارى را در لابلاى اوراق تاريخ مطالعه مى كنيم ولى در جامعه بشرى و صحنه هاى افكار و عقائد جهانى جاى خالى آنها را شاهديم و نمود عينى و خارجى ندارند باز مى توان گفت يكى از عوامل مهم واساسى زوال آنها نداشتن برنامه صحيح تبليغى بوده است . و به تعبير ديگر: همان گونه كه قلب انسان مركز و محوراصلى حيات شريانهاى وجودانسان است و مسووليت پمپاژ خون را به تمام اعضاء و مويرگهاى بدن را به عهده دارد و توسط اين عمل قلب است كه بدن از عوارض امراض ضعف و ناتوانى مصون مانده و به صورت موجودى قوى و پرتحرك به حيات خود ادامه مى دهد وجود عنصر تبليغ در مكتب نيز نقش همان قلب را در حيات مكتب ايفا مى كند كه باانجام درست وظيفه تبليغ : باعث حيات معنوى و سبب حضور مكتب در معادلات فرهنگى اجتماعى و حفظ مكتب و پيروان از خطرالتقاط وافسردگى و غفلت زدگى مى گردد و حيات پويا و مستمر مكتب را به صورت همگام و هماهنگ با زمان و شرايط و مقتضيات آن تضمين مى كند.
امروزه عملا در صحنه هاى بين المللى و عرف سياسى تئورى ارزشى تبليغ در نظامهاى سلطه به ثبوت رسيده است به گونه اى كه سرنوشت هر كشور و نظامى تا حدودى زيادى تحت تاثير روند عمومى تبليغات و تصميمات استكبار جهانى است . در عصر حاضر يك كشورانقلاب كرده و تازه از دام سلطه جهانى رهيده قبل ازاين كه از ناحيه دشمنان خود مورد هجوم نظامى و يا محاصره اقتصادى قرار بگيرد مورد حمله تبليغاتى و روانى آنان قرار مى گيرد. واكنون بر جهان اين اصل سياسى حاكم است كه : ملتها وانقلابهايى كه براساس اهداف عالى و دست يافتن به ارزشهاى والايى قيام كرده و به پيروزى رسيده اند بايداز نظر روانى شكست داد تااحساس حقارت و خود كم بينى بكنند و روحيه و توان مقابله با سياستها و ترفندهاى جناح مخالف و ضدانقلاب رااز دست بدهند و نتوانندارزشهايى را كه براى آن انقلاب كرده اند پاس بدارند.اين سياست از ناحيه استكبار جهانى بيش از 10 سال است كه نسبت به انقلاب اسلامى ايران به كار گرفته شده و مى شود.
بنابراين هر مكتب و مذهبى براى شناساندن و پاسدارى ازاصول و مبانى خود نياز به تبليغ دارد. همچنين براى حفظ پيروان و تقويت بنيه معنوى و آگاهى آنان و جذب ديگران پاسخ گويى به شبهات و اشكالاتى كه پيش مى آيد جلوگيرى ازانحرافات و بدعتها و حضور در صحنه جهانى و بين المللى احتياج مبرم به اهرم تبليغ دارد.

اهميت عنصر تبليغ دراسلام

براى درك اهميت و جايگاه عنصر تبليغ در يك مكتب نخست بايد جهان بينى و رسالت و محدوده اى كه آن مكتب براى گسترش خويش در نظر دارد شناخته و روشن شود. دراين صورت است كه اهميت تبليغ و تبليغات در آن مكتب مشخص خواهد شد.
اگر جهان بينى و رسالت يك مكتب محدوده خاصى داشته باشد قهرا شعاع پيام رسانى و تبليغ در آن مكتب محدود و در نهايت ازاهميت و ارزش كمترى برخوردار خواهد بود امااگر جهان بينى و رسالت يك مكتب جهانى باشد محدوده تبليغ آن نيز جهانى است .
اسلام دينى است جهانى ازاين روى اهميت زيادى به امر تبليغ و مبلغ داده است :
... و من احسن قولا ممن دعا الى الله و عمل صالحا . 1
كيست نيكوتراز آن كسى كه به سوى خدا مردم را بخواند و كردار نيك انجام دهد.
مرحوم طبرسى در ذيل آيه شريفه در تفسير مجمع البيان مى نويسد:
... و فى هذه الايه دلاله على ان الدعاالى الدين من اعظم الطاعات و اجل الواجبات . 2 ...
آيه شريفه دعوت و تبليغ دين رااز بزرگترين طاعتها و مهمترين واجبات الهى شمرده است .
دراين زمينه در متون اصلى دين و سيره عملى پيامبر[ص] وائمه معصومين[ ع] مطالب و شواهد فراوانى وجود دارد كه اين مقاله در صدد بيان آن نيست .

مفهوم تبليغ دراسلام

تبليغ از واژه هايى است كه مانند بسيارى از مفاهيم زيبا و پرمحتوا در عرف مردم و در صحنه هاى سياسى اجتماع و... دچار سرنوشت شومى شده است .
امروزه متاسفانه عكس آن معنى و رسالتى كه در آن نهفته و تحمل آن را دارد از آن برداشت مى شود ازاين روى لازم و ضرورى است كه كلمه[ تبليغ] راازاين برداشتهاى گوناگون و ناقص و... رها ساخته و جايگاه شايسته و بايسته آن را بازيابيم .
ابلاغ و[ تبليغ] در لغت به معناى[ رساندن] و[ رسانندگى] است ولى در فرهنگ اسلام آنچه ازاين واژه منظور بوده و هست بيش از رساندن صرف پيام است بلكه بايدابلاغ مبين :[ ما على الرسول الاالبلاغ المبين] صورت بگيرد. پيام رسا و گويا و متناسب با فرهنگ هر عصر باشد تا در دلها وانديشه ها نفوذ نمايد. قيد[ مبين] كه دراين آيه شريفه و در ديگر آيات بيشتر با[ ابلاغ] آمده شاهد گويايى است بر اين مدعا زيرا بايد محتواى پيام كه همان دستورات واحكام شريعت است براى مكلفى كه مى خواهد بدان جامه عمل بپوشد و در روز واپسين در موردانجام و يا عدم انجام آن مورد بازخواست قرار بگيرد به گونه اى روشن بيان گردد تا حجت بر وى تمام گشته و عذرى براى او باقى نماند.
با توجه به مفهومى كه تبليغ در فرهنگ اسلام دارد و نيز رسالت جهانى اسلام و نقشى كه تبليغ در جهت ايفاى اين رسالت دارد اسلام به امر تبليغ بسيار توجه نموده از آن جمله : جاى دادن عنصر تبليغ در پيكره دين به اين معنى كه اسلام در قالب عبادتهاى شبانه روزى : (نماز جماعت ) و هفتگى (نماز جمعه ) و ساليانه (مراسم حج ) و نماز عيدين كه در طول سال انجام مى پذيرد و نيز مناسبتهاى مختلفى كه يااز همان صدراسلام وجود داشته و يااين كه در طول تاريخ حيات اسلام در جريانات حساس و در راه تكميل گسترش اسلام اتفاق افتاده است و به عنوان ايامى با قداست و عظمت در مكتب واعتقاد پيروان شناخته شده و بر بزرگداشت آن تاكيد گرديده است مانند:
ماه مبارك رمضان ماه محرم اعياد وفيات بزرگان دين اينها همه مناسبتهايى است كه اسلام بدان توصيه و ترغيب كرده است تا تبليغ دين همواره به صورت مستمر و زنده پا برجا باشد واين حضور خود را در صحنه هاى زندگى بشر حفظ نمايد واز زوال و نابودى مصون گردد و وعده خداوندى : [ انا نحن نزلناالذكر وانا له لحافظون]. 3 تحقق يابد.
اينك پس از ذكراين مقدمه جايگاه تبليغ دراسلام راازاين بعد مورد بررسى قرار مى دهيم و به بيان عنصر تبليغ در پيكره دين مى پردازيم :

مساجد مراكز تبليغ

از ديدگاه قرآن كريم و روايات ماثوره از نبى اكرم[ ص] وائمه معصومين[ ع] مساجدازارزش و عظمت خاصى برخوردارند. در بسيارى از آيات قرآن مسلمانان به تكريم واحترام مساجد دعوت شده اند و براى تعطيل مسجد و تخريب آن عذابهاى سختى در نظر گرفته شده است . قرآن عمارت مسجد را حق مومنان و پاسدارى از حريم مقدس مساجد را ضرورى و يكى از دلائل تشريع جهاد و پاسدارى از حريم مساجد دانسته است]. 4
پيامبراكرم[ ص] وائمه معصومين[ ع] از مسجد به عنوان محبوب ترين مكانها خانه خدا خانه پرواپيشگان و... ياد كرده و بر تاسيس مسجد آباد ساختن مساجد رفتن به مساجد حضور داشتن در مساجد رفت و آمد به مساجد نماز در مساجد و... تشويق و تاكيد ورزيده اند.
فلسفه و حكمت اين همه تاكيد واهميت براى چيست ؟ آيا صرفا بدين جهت است كه مساجد مكانى است براى دعا و نيايش و برگزارى نماز؟ و يا اين كه علاوه بر آن مساجد نقش ديگرى در جامعه دارند؟ كه باعث اين همه تشويق ها و تاكيدها شده است .
مسجد در ميان مسلمانان اواولين روزى كه تاسيس شد تنها مركز دعا و نيايش و نماز نبود بلكه همراه با نماز در نشر فرهنگ غنى اسلام واز بين بردن شرك از جامعه اسلامى بسيج مردم عليه ظلم و ستم شعائراسلامى امر به معروف و نهى از منكر مواعظ فراگيرى علوم اسلامى و هدايت مردم به صلاح واصلاح نقش زيربنائى واساسى داشته است . تبليغ وارشاد از مهمترين امورى بوده است كه در مساجدانجام مى گرفت است . روايات بسيارى مويداين مدعاست از جمله :
على[ ع] در روايتى كه بيانگر فوائد رفت و آمد و به مساجداست بيشترين نقش مساجد را در جهت تبليغ وارشاد بيان مى فرمايد:
من اختلف الى المساجداصاب احدى الثمان اخا مستفادا فى الله او علما مستطرفا او آيه محكمه اويسمع كلمه قول على هدى او رحمه منتظره او كلمه ترد عن ردى اويترك ذنبا خشيه اوحياء . 6
هر كسى پى در پى به مساجد رود يكى از هشت چيز را بهره خواهد برد:
1. برادرى كه در راه خدا مورداستفاده او باشد.
2. دانش نو و سودآور.
3. نشانه محكمى كه او را در راه حق جدى نمايد.
4. شنيدن جمله اى كه او را به راه خير راهنمائى كند.
5. رحمتى كه از خداوند منتظرش باشد.
6. سمتى كه او رااز بدى باز دارد.
7. گناهى را كه از ترس خدا ترك نمايد.
8. يااين كه گناهى رااز روى شرم و حيا ترك نمايد.
و در روايت ديگرى پيامبر اكرم(ص) ضمن سفارشهايى به اباذر مى فرمايد:
... يااباذر كل جلوس فى المسجد لغوالا ثلاثه : قرائه مصل اوذكرالله او مسائل عن علم . 7
اى اباذر! هر نشستى در مسجد لغو و بيهوده است مگر گزاردن نماز ذكر و ياد خدا پرسش از آنچه كه انسان نمى داند.

تبليغ و مسجد در تاريخ

با نگاهى به تاريخ صدراسلام و زندگى پيامبر[ص] و خلفاء وامام على[ ع] كه بر كشوراسلامى حكومت مى كردند در مى يابيم كه مسجد علاوه بر محل نيايش و برقرارى نمازهاى يوميه مركز فرماندهى بسيج و رهسپارى سپاه اسلام به ميدانهاى نبرد حل و فصل و مشكلات قضاوت و رسيدگى به ايتام تعليم و تعلم و مهمتراز همه مركز تبليغ اسلام واحكام آن نيز بوده است .
آموزش و تبليغ دين از مسجدالنبى كه در عصر نبوت و خلفاء بناى بسيار ساده اى داشت آغاز شد. مسجدالنبى در صدراسلام مركز و مجمع تازه مسلمانانى بود كه براى نيايش حل مسائل جديد استماع سخن وحى و آموزش معارف واحكام اسلامى .اكثر خطبه هاى پيامبراسلام[ ص] كه مشتمل به مسائل گوناگونى است در مسجدايراد شده است .
بنابراين مسجد در صدراسلام تنها مركزى براى نيايش و پرستش نبود بلكه تمام معارف و احكام اسلامى در آنجا تبليغ مى شد. همه گونه تبليغات علمى و دينى حتى خواندن و نوشتن در آنجاانجام مى گرفت . هيئت هايى كه براى تحقيق و شناخت اسلام ازاطراف واكناف مى آمدند در مسجد بر پيامبر گرامى اسلام[ ص] وارد مى شدند و سوالات خود راازايشان مى پرسيدند 8 تا آغاز قرن چهارم اسلامى مساجد در غيراوقات نماز حكم 9.مدارس امروزه را داشت و بسيارى از بزرگان علم و دانش و روساى مذاهب خمسه جلسات درس خود را در مساجد برگزار مى كردند.
1. عزالى از مكحول نقل مى كند كه : ده تن او صحابه رسول خدا[ص] گفته اند كه ما در مسجد قبا سرگرم فراگيرى دانش بوديم كه ناگهان پيامبر خدا در آنجا حضور يافت و فرمود:
[آنچه مى خواهيد بياموزيد و خداى شما را پاداش ندهد مگر آن كه به كار ببنديد آنچه را فرا مى گيرد]. 10
2. رويداد ديگرى كه بر وجود فعاليت علمى و تبليغى در مسجد در زمان پيامبر[ص] دلالت دارداين است كه : (رسول خدا[ص] ) روزى وارد مسجد شدند و ديدنداز جمع حضار دو حلقه تشكيل شده است : يكى حلقه به ذكر و عبادت مشغول آن يكى به تعليم و تعلم سرگرم . چون نيك نگريست گفت : هر دو گروه كردار نيك دارند اما من براى تعليم فرستاده شده ام :
كلاهما على خير ولكن بالتعليم ارسلت .
و خود در حلقه اى كه سخن از تعليم و تعلم بود نشست 11 .
روشن است كه تعليم و تعلم دراوائل ظهوراسلام دراين مساجد منحصر به علوم دينى و مذهبى بود و نوعا در سطح ساده اى تدريس مى شد ولى پس از آن علوم و فنونى كه از همان دانشها و معارف سرچشمه مى گرفت در مساجد راه يافت و از همين مساجد براى تدريس آن استفاده مى شد.
3. تا زمان خليفه دوم كه مرزهاى اسلامى از حدود جزيره العرب فراتر نرفته بود مراكز فعال تعليمات اسلامى مسجدالنبى در مدينه و مسجدالحرام در مكه بود.ازاواخر دهه دوم هجرى باافزايش چشمگير دامنه فتوحات مرزهاى اسلام از شرق و غرب گسترش يافت و جمع كثيرى به آيين اسلام گراييدند كه در زبان و نژاد بااعراب مسلمان مغايرت داشتند.ازاين زمان آموزش زبان عربى براى درك معانى آيات قرآن و تعاليم آن در سرزمين هاى فتح شده آغاز گرديد و آن دسته ازاصحاب پيامبر و تابعين ايشان كه دعوت به اسلام و تعليم مبانى دين را بر حضور در صحنه اى پيكار ترجيح مى دادند در مساجد نو بنياد در آموزش پرداختند.اين مساجد ابتدا در شهرهاى كوفه بصره حيره مداين بنياد گرديد و به دستور خليفه دوم برخى از صحابه رسول خدا مامور اقامه نماز و آموزش قرآن و مسائل دين شدند . 12
4. در زمان خلافت على[ ع] كه مركز حكومت از مدينه به كوفه انتقال پيدا كرد مسجد
كوفه مركز نشراسلام و تبليغ دين اسلام شد. اكثر خطبه هايى كه از على[ ع] در نهج البلاغه به وسيله سيدرضى[ ره] جمع آورى شده و مشتمل بر دستورهاى اعتقادى اخلاقى اقتصادى سياسى و...است در مسجدايراد شده است .
5. باانقراض حكومت اموى و تشكيل حكومت عباسى تحولى شگرف در زندگى علمى واجتماعى مسلمانان بويژه شيعه آغاز گرديد. دراين دوره مبانى دين اسلام بويژه مذهب تشيع به وسيله امام باقر وامام صادق(ع) توضيح و تدوين گرديد. فرصتى دست داد كه امام صادق(ع) فارغ از مزاحمتهاى حكام اموى و عباسى به تبليغ واستحكام مبانى دين اسلام بپردازد.
شيخ مفيد(ره) كسانى كه از محضر آن امام بزرگواراستفاده كرده اند بالغ بر چهار هزار نفر مى داند.
واين شاگردان از مسجدالنبى مركز درس امام صادق علوم اسلامى را به ديگر مراكز و مسجد كوفه و شهرهاى ديگر برده اند.
نجاشى از حسن بن على الوشاء كوفى روايت كرده كه دراين مسجد محضر نهصد دانشمند را درك كردم كه هر يك مى گفت : جعفربن محمد برايم حديث كرد:
انى ادركت فى هذاالمسجد (مسجد كوفه ) تسعماه شيخ كل يقول حدثنى جعفر بن محمد . 13
مسجد و تبليغ در نگاه عالمان
1. آيه الله بروجردى[ ره] از مساجد به عنوان مراكزارشاد و هدايت ياد مى كند و مى فرمايد:
كانوا فى بادى الامر يعملون بوظائف السياسيه فى مراكزالاشاد و الهدايه كالمساجد فكان امام المسجداميرا لهم و بعد ذلك كانوا يبنون المسجدالجامع قرب دارالاماره . 14
درابتداى امر حل و فصل مسائل سياسى در مراكزارشاد و هدايت مانند مساجد صورت مى گرفته است . دراين بيان نقش اصلى مساجد همان ارشاد و هدايت در نظر گرفته شده و حل و فصل مسائل سياسى به عنوان يك كار فرعى .
2.امام خمينى[ رض] دراين زمينه مى فرمايد:
مسجد در صدراسلام مركز جنبش حركت هاى اسلامى بود.از مسجد تبليغات اسلامى شروع مى شده است . و درادامه سخن خطاب به هيئت اعزامى از عربستان مى فرمايند:
[...شما كه ازاهالى مسجد واز علماء مسجد هستيد بايد پيروى از پيامبراسلام[ ص] واصحاب آن سرور كنيد و مساجد را براى تبليغ اسلام و حركت اسلاميت و براى قطع ايادى شرك و كفر و تاييد مستضعفين در مقابل مستكبرين قرار بدهيد]. 15
3.استاد شهيد مرتضى مطهرى مى فرمايد:
[مسجد مدينه در صدراسلام تنها براى اداء
فريضه نماز نبوده بلكه مركز جنب و جوش و فعاليت هاى دينى واجتماعى مسلمانان همان مسجد بود. هر وقت لازم مى شداجتماعى صورت بگيرد مردم را به حضور در مسجد دعوت مى كردند. و مردم از هر خبر مهمى در آنجا آگاه مى شدند و هر تصميم جديدى گرفته مى شد در آنجا به مردم ابلاغ مى شد]. 16
كنترل مساجد
با توجه به مركزيت تبليغى مساجد بوده است كه شايستگى تاسيس و تصدى مسجداز جانب نااهلان وافراد غيرمعتقد و غيرپاى بند به دين نفى شده است :
ما كان مشركين ان يعمروا مساجد الله . 17
مشران حق ندارند كه مساجد خدا را تعمير كنند بلكه اين حق از آن كسانى است كه نيتى به جز خدا و هدفى جزاعلام كلمه توحيد و نشراسلام را نداشته باشند 18 .
و با كسانى كه خواسته اندازاين مركز تبليغى سوءاستفاده نمايند به شدت برخورد شده است . چنانچه ورشكستگان سياسى (منافقين ) درصدد برآمدند كه ازاين حربه به نفع خوداستفاده كنند واز مسجد عليه مسجد واسلام فعاليت كنند كه پيامبر گرامى اسلام[ ص] به وسيله وحى از توطئه آنان آگاه شد و با همه احترامى كه براى مسجد قائل بود دستور داد كه آن مركز را نابود سازد و به آتش بكشند چرا كه منافقين آن مسجد را براى جنگ با خدا و رسول بنا نهاده بودند . 19
متاسفانه پس از پيامبراكرم[ ص] نيز سوءاستفاده ازاين مركز تبليغى همچنان ادامه پيدا كرد تا جايى كه معاويه ازاين پايگاه براى كوبيدن على[ ع] استفاده مى كرد. سلاطين بنى اميه و بنى العباس براى ظاهرسازى و فريب مردم مساجد را به صورت خيلى اشرافى تزيين مى كردند و مساجد رااز نقش اصلى و هويت و رسالت خويش كه تبليغ اسلام راستين بود دور مى ساختند.اين حركت سوء همچنان از جانب سلاطين جورادامه دارد.
در كشور ما نيز مساجد رسالت اصلى خود رااز دست داده بودند كه با رهنمودهاى پيامبرگونه امام راحل مساجد احياء شد واز مساجد به عنوان اولين و محكمترين سنگرهاى تبليغاتى و مبارزاتى عليه شاه و استعمارگران استفاده شد تااين كه انقلاب اسلامى به پيروزى رسيد ولى پس از پيروزى انقلاب اسلامى دشمن كه از نقش مساجد در آگهى بخش و تحرك آفرينى آگاه شده است برنامه هايى جهت دورى مردم بويژه نسل جوان از مساجد واجتماعات اسلامى داردازاين روى امام امت[ قدس سره] مى فرمايد :
[مسجدها را خالى نكنيد... شيطانها...از مسجد مى ترسند... اجتماعتان را حفظ كنيد و مساجد را محكم نگهداريد] 20 .
نتيجه :
با توجه به نقشى كه براى مساجد يادآور شديم اينك بر مسلمانان بويژه مسوولان نظام جمهورى اسلامى و روحانيون و روشنفكران متعهد اسلامى است كه براى تداوم نقش مساجد و حفظ ملاكهايى كه اسلام براى مساجد ذكر كرده تلاش كنند و نگذارند عده اى سودجو و دنياپرست رياكار و... در صف بنيان گذاران و متصديان مساجد قرار گيرند كه تصدى و بنيان مساجد به دست اين عده پيامدهاى زيانبارى را به دنبال دارد. علاوه بر آن نگذارند كه مسجد و منبر و محراب دراختيار عده اى قرار گيرد كه ازابتدايى ترين مسائل اسلامى باخبرند و يا مبلغ اسلام آمريكائى اند.
براى بازگرداندن نقش اصلى مسجد به مسجد بايدانقلابى ژرف در تمام ابعاد مسجد و تحولى عظيم در طرزاداره و برنامه ريزى آن به وجود آيد و بنيانگذاران متصديان خطبا وامام جماعتهاى بى درد و بيگانه از اسلام اصيل و ناب محمدى به وسيله مراكز ذى صلاح طرد شوند.
و با توجه به مسووليت همگانى مسلمانان بويژه روحانيون در بالا بردن آگاهيهاى مكتبى و مذهبى و سياسى مردم براى تداوم انقلاب اسلامى و اهداف و آرمانهاى بلندامام خمينى قدس سره اجتماع برادران و خواهران در مساجد و كار فرهنگى و سياسى و آموزشهاى نظامى مناسب ضرورى و لازم است امام خمينى قدس سره دراين زمينه مى فرمايد:
[بايداجتماعات در مساجد و محافل مذهبى هر چه بيشتر و با شكوهتر بر پا شود واهل منبر و خطباى محترم به روشنگرى و سازندگى هر چه بيشتر قيام اقدام نمايند]. 21
نماز جمعه
نماز جمعه راازابعادى چند مى توان مورد بحث و بررسى قرار داد آن ابعاد عبارتنداز:
1. اهميت نمازجمعه .
2. پيشينه تاريخى نمازجمعه .
3. چگونگى نمازجمعه .
4. شرائط نمازجمعه .
5. شرائط امام جمعه .
6. لزوم شكوه نمازجمعه .
7. خطبه نمازجمعه .
8. نمازجمعه و موضع گيرى دشمنان اسلام
9. نقش هدايتى نمازجمعه .
و...
ما دراين بخش قصد بررسى همه ابعاد را نداريم . هدف تنها تبين نقش هدايتى و تبليغى نمازجمعه است ازاين روى با مقدمه اى كوتاه همان جهت را پى مى گيريم .
در متون دينى ما ازاصل نماز تعابير گوناگون و زيبايى شده است .
دراين تعابير گاه نماز به عمود خيمه تشبيه شده كه با شكستن آن تمامى خيمه دين فرو خواهد ريخت .
و گاه به نهر آبى تشبيه گرديده كه انسان مسلمان هر روز پنج نوبت روح خود را در آن
شستشو داده واز پليديها مى زدايد.اين تعابير هر كدام بيانگر ميزان رابطه نماز بااصل دين و نقشى است كه نماز در جهت تقويت و رشدانسانها دارداين پيوند و رابطه در نماز چند برابر مى گردد.
از همين روى براى شركت در نمازجمعه پاداشهايى بسيار بزرگ از قبيل : آموزش و رهايى از آتش آسانى حساب در قيامت ثواب حج ثواب يك سال نماز و روزه و... در روايات رسيده ازائمه معصومين[ ع] در نظر گرفته شده است 22 .
و براى شركت نكردن در آن تهديدهاى سخت و شديدى در متون دينى وارد شده است 23 .
دراهميت نمازجمعه همين بس كه زندانى هم بايد در مراسم نمازجمعه شركت كند تااو هم روح خود را شستشو داده و آگاهيهاى لازم را فراگيرد و زندان مانع رشد فكرى و معنوى او نشود. به روش و گفتار ائمه هدى[ ع] دراين زمينه توجه كنيد:
امام صادق[ ع] نقل مى كند كه : على[ ع] زندانيان را با ضمانت اولياء آنان از زندان آزاد مى ساخت تا در نمازجمعه شركت جويند 24 .
همچنين آن حضرت مى فرمايد:
آوردن زندانيان براى شركت در نمازجمعه و نمازعيد و سپس بازگرداندن آنان به زندان از وظايف حكومت اسلامى است 25 .
پيامبراسلام[ ص] به صاحبان كار دستور داده است : مانع شركت كارگران در مراسم نمازجمعه نشوند 26 .

نقش تبليغى نمازجمعه

نمازجمعه داراى دو ركن اساسى است : ركن اول آن اجتماع مردم براى برگزارى نمازجمعه است كه دراين جهت توصيه ها و تاكيدهاى فراوانى براى حضور در نمازجمعه و هر چه باشكوه برگزار كردن آن داريم .
ركن دوم كه پايه واساس نمازجمعه است محتوا و مضمون آن است كه در خطبه هاى خطيب جمعه متجلى مى شود.
خطبه در نمازجمعه از مهمترين اجزاى نمازجمعه و جايگزين دو ركعت از نمازاست . چنانچه امام صادق[ ع] دراين زمينه مى فرمايد:
علت اين كه نمازجمعه دو ركعت است وجود دو خطبه است . خطبه ها نمازاست تا وقتى كه امام از منبر پايين آيد 27 .
و در جاى ديگر مى فرمايد:
لاجمعه الا بخطبه وانما جعلت ركعتين لمكان الخطبتين . 28
نمازجمعه بدون خطبه صحيح نيست . به خاطر خطبه ها اين نماز با دو ركعت انجام مى گيرد.
با نگاهى گذرا به سيره پيامبر[ص] و على[ ع] و گفتارائممه معصومين[ ع] و فقهاء در مى يابيم كه برامام جمعه لازم است كه از درد و رنج مسلمانان ازاوضاع كشورهاى اسلامى از ترفندهاى دشمنان اسلام و خلاصه آنچه را به حسب زمان و مكان گاهى از آن براى امت اسلامى لازم و ضرورى است سخن بگويد و مردم را در جريان مسائل روز قرار بدهد و آنان را موعظه وارشاد نمايد و تقويت مبانى دينى و مذهبى و رشد سياسى فرهنگى آنان را در نظر داشته باشد.
امام رضا(ع)در اين زمينه مىفرمايد:
انما جعلت الخطبه يوم الجمعه لان الجمعه شهد عام فارادان يكون للامير سبب الى موعظتهم و ترغيبهم و ترهيبهم من المعصيه و توفيقهم على مااراد من مصلحه دينهم و دنياهم و يخبرهم بما ورد من الافاق والاهوال التى فيهاالمضره والمنفعه . 29 ...
خطبه در روز جمعه تشريع شده است از آن جهت كه جمعه از روزهاى اجتماع مردم است .از نظراسلام همه مكلفين بايد در آن اجتماع حضور يابند. خداوند با تشريع اين دستور اراده كرده است كه توسط زمامداران مردم دراين روز موعظه وارشاد گردند و به نيكيها ترغيب واز بديها بازداشته شوند.
همچنين حاكمان اسلامى و يا خطيب وامام جمعه منصوب از طرف او مردم را به مصالح دينى و دنيوى خود هدايت سازد وازاخبار واحوادث جهانى كه براى آنان مفيد و يا پيش گيرنده از زيان آنان است آگاه سازد.
امام رضا(ع)در ادامه گفتار مىفرمايد:
[علت اين كه دو خطبه در نماز جمعه بايد خواننده شوداين است كه : در يكى به حمد و ثناى الهى پرداخته شود و در ديگرى حوائج مردم خطرهايى كه مردم را تهديد مى كند بيان شود و براى مردان و زنان با ايمان دعا و طلب آمرزش شود و آنچه كه لازم است ازاوامر و نواهى به مردم ابلاغ شود. و آنچه باعث صلاح و فساد مردم است يادآورى گردد]. 30
امام خمينى[ ره] در تحريرالوسيله درباره محتواى خطبه هاى نمازجمعه چنين مى فرمايند:
[سزاواراست كه امام جمعه در ضمن خطبه هايش آنچه را كه مصلحت دين و دنياى مسلمانان است بيان دارد واز آنچه كه در كشورهاى اسلامى و غيراسلامى مى گذرد و به زيان و يا سود آنان است و آنچه كه مسلمانان در زندگى دنيوى واخروى به آن نياز دارند مطلع سازد وازامور سياسى واقتصادى كه دراستقلال و آزادى آنان دخالت دارد و چگونگى رفتار آنان با ساير ملتها سخن بگويد و آنان رااز مداخله دولتهاى ظالم و استعمارگر درامور سياسى واقتصادى كه منجر به استعمار واستثمار آنان است آگاه گرداند
خلاصه : نمازجمعه و دو خطبه آن مانند حج و عيدين و غيره از مواقف عظيمه براى مسلمانان است ولى متاسفانه مسلمانان از وظايف و مواقف مهم سياسى اين عبادت غافل و ناآگاهند]. 31

موضوع گيرى دشمنان

از آنجا كه اين اجتماع عظيم در آگاهى و رشد مسلمانان نقش بسزايى دارد دشمنان اسلام بويژه مسلمانان نماها (منافقين ) درطول تاريخ با ترفندهاى گوناگون سعى درايجاد خلل در صفوف به هم فشرده نمازجمعه نموده اند. آنان با بهانه هاى مختلف دراين مراسم شركت نمى جسته اند تا باايجاد شكاف در بين مسلمانان به اهداف شوم و ضدانسانى خود برسند.
پيامبرگرامى اسلام[ ص] توطئه اين بدسيرتان را بر ملا كرده و مى فرمايند:
من ترك ثلاث جمعات من غير عذر كتب من المنافقين. 32
آن كسى كه بدون عذر سه نوبت نمازجمعه را ترك كنداز منافقين شمرده مى شود.
امام باقر[ ع] دراين زمينه مى فرمايد:
صلوه الجمعه فريضه والاجتماع اليها مع امام العدل فريضه فمن ترك ثلاث جمعه على هذا فقد ترك ثلاث فرائض و لايترك ثلاث فرائض من غير عذر و لاعله الا منافق . 33
نمازجمعه واجتماع براى آن باامام عادل واجب است اگر كسى بدون عذر سه جمعه را پى در پى ترك كند سه فريضه را ترك كرده است و جز منافق سه فريضه را بدون علت ترك نمى كند.

نقش نمازجمعه در تداوم انقلاب

رمز پيروزى انقلاب اسلامى واستقامت مردم در برابر مشكلات طاقت فرسا و مقاومت در برابرابرقدرتها ايمان اتحاد و رهبرى قاطع امام امت[ ره] بود. همانگونه كه اين عوامل در پيروزى انقلاب اسلامى نقش داشت براى تداوم انقلاب نيزاين عوامل ضرورى است .اجتماعات نمازجمعه فرصت بسيار خوبى است كه ائمه جمعه مى توانند به وسيله خطابه هاى خود ايمان واعتقاد مردم را تقويت كنند و مبانى دينى آنان رااستحكام بخشند و آنان را به وحدت و همبستگى بيشتر دعوت كنند و عوامل تفرقه و جدائى را دراين مجامع يادآورى نمايند .
بنابراين بايد با تشكيلات و برنامه ريزى دقيق ازاين اجتماعات هر چه بيشتر در جهت تحكيم پايه هاى انقلاب اسلامى واعتلاى كلمه حق و نماياندن چهره حقيقى اسلام و جمهورى اسلامى و شناساندن حكومت اسلامى و خنثى كردن توطئه هاى دشمنان كينه توزاسلام استفاده گردد.
براى بهره هاى لازم ازاين گونه اجتماعات امور ذيل يادآورى مى شود:
1.امت اسلامى براساس وظيفه دينى سياسى خود به دوراز جريانات براى حفظ كيان اسلام وانقلاب اسلامى در نمازجمعه شركت مى كنند بنابراين ائمه جمعه بايداز موضع گيريهاى گروهى و حزبى اجتناب نمايند تا محورامت حزب الله در هر شهر واستان باشند.اگرائمه جمعه ازاين اصل عدول كنند در نقش اصلى خود كه همان هدايت و رهبرى فكرى سياسى مذهبى مردم مسلمان منطقه است موفقيت چندانى نخواهند داشت .
2.ائمه جمعه بايد با مطالعه دقيق و عميق
نسبت به جريانات سياسى و مسائل مورد ابتلاى جهان به خطبه ها عمق بيشترى ببخشند. با طرح مسائل لازم درابعاد گوناگون :اعتقادى اخلاقى و سياسى سعى كنند هر جمعه به شركت كنندگان آگاهى و آشنايى بيشترى نسبت به معارف زندگى ساز اسلام و مسائل روز و جهان اسلام بدهند.
با نگاهى به نمازجمعه و مقايسه آنها با يكديگر به روشنى در مى يابيم كه كيفيت نمازجمعه از حيث غنا واتقان خطبه ها و... باعث جذب بيشتر مردم به نمازجمعه و برعكس خطبه هاى شعارى و بى محتوا و يا كم محتوا موجب سردى مردم شده است .
3. براى صرفه جويى در وقت و براى يادآورى و طرح آنچه كه بيان و ابلاغ آن لازم است تنظيم و دسته بندى مطالب و آمادگى قبلى امرى است لازم و ضرورى .
بدون ترديد دراين صورت فراگيرى و ثمردهى و جاذبيت آن بيشتر خواهدبود.
4. موضوعات قابل بحث و سخنان ناگفته بسيار است . چون در نمازجمعه وقت محدوداست لازم است ائمه جمعه مطالب خود را براساس اولويت ها دسته بندى كنند به آن مطلبى كه ازاهميت بيشترى برخورداراست بهاى بيشترى بدهند.
5. در نمازجمعه همه اقشار مردم از بى سواد و با سواد فرهنگى و غيرفرهنگى شركت مى كنند لازم است ائمه جمعه مراعات حال همگان را نموده و طورى سخن بگويند كه قابل استفاده براى همگان باشد. قرآن و روايات ماثوره ائمه معصومين[ ع] در طرح معارف بهترين الگوست . مشكل ترين براهين علمى را در قالب ساده و همه كس فهم بيان مى كنند. امام خمينى[ ره] نيز در طرح مسائل و معارف اسلامى مى تواندالگوى بسيار خوبى براى ما باشد.
6. براى تاثيرگذارى و ثمردهى بيشتر خطبه ها ائمه جمعه بايد مقتضاى حال را رعايت كنند و به گرمى و سردى هوا خستگى مردم و... توجه داشته باشند.
عدم توجه به اين اصل در برخى از موارد باعث پيامدهاى زيانبارى خواهد شد كه به هيچ وجه قابل جبران نيست و خطابه ها نه تنها مفيد و با ثمر نخواهد بود كه باعث فرار و بدبينى مردم خواهد شد.
اينها برخى از نكات است كه ائمه جمعه بايد براى بهره گيرى لازم از اين اجتماعات و جذب مردم و تاثيرگذارى هر چه بيشتر به آن توجه داشته باشند. علاوه براين بايد براى برنامه هاى فرهنگى و تبليغى ديگر دراين مراسم بزرگ و با شكوه بهره لازم برده شود.

نماز عيدين

ما دراينجا نيز قصد بررسى همه ابعاداعياد و نماز عيدين را نداريم . ما دراينجا فقط اشاره اى به نقش هدايتى نماز عيدين است .
عيد سعيد قربان و فطر دو عيد حقيقى است و دو عيد رسمى مسلمانان جهان است . با نگاهى كوتاه به كتب ادعيه و روايات ماثوره از پيامبر[ص] وائمه معصومين[ ع] در مى يابيم كه اين دو عيد از ديدگاه اسلام از قداست وارزش ويژه اى برخوردارند. عيد واقعى دراسلام هنگامى است كه انسانها با طرد شيطان و هواهاى نفسانى به سوى پروردگار رحمان بازگشت نموده باشند. و به عبارت ديگر عيد دراسلام جشن بازگشت به فطرت ناب انسانى و دورى جستن از گناه و زشتيها و يادآورى پيوند درونى انسان با خداست .
نمونه عالى اين ارزشها در دو عيد قربان و فطر متجلى است كه پس ازانقلاب روحى روزه و مناسك حج برگزار مى شود.
و نماز عيدين كه در پايان دو جنبش و تحول روحى عظيم بر پا مى شود نه تنها جشن رهايى از گناه و پيوستگى به خداست كه مجمعى بزرگ و يك مانور سياسى است مانورى كه در سرنوشت سياسى اجتماعى و فرهنگى مسلمانان سهم بسزايى دارد. چنانكه مفسر گرانقدر مرحوم علامه طباطبائى[ ره] مى نويسد:
[فان العيد من شانه ان يجمع الكلمه و يجدد حياه المله و ينشط نفوس العائدين و يعلن كلها عاد عظمه الدين]. 34
عيد موجب وحدت كلمه تجديد حيات ملت و نشاط جامعه و يادآور عظمت و نقش دين است .
نماز عيدين همانند نماز جمعه داراى دو خطبه است بااين تفاوت كه خطبه هاى نمازعيدين پس از نماز خوانده مى شود. دراين خطبه ها همانند نمازجمعه خطيب آنچه را مسلمانان با آن روبرو هستند و دانستنش لازم و ضرورى است مطرح مى سازد و همگان را در جريان مسائل مسلمانان قرار مى دهد. در ضمن پند واندرز و بيان مسائل سياسى و اجتماعى در عيد فطراحكام زكاه فطر و در سخنرانى عيد قربان احكام قربانى و موارد مصرف آن را براى مسلمانان بيان مى كند.
از آنجا كه خطبه هاى نماز عيدين همانند نمازجمعه است از جهت مضمون و محتوا به شرح و تفصيل بيشتر آن مى پردازيم .
ولى براى ثمربخشى اين دو مجمع عظيم اسلامى اصولى را كه به عنوان يادآورى و تذكر در پايان بحث نمازجمعه ذكر كرديم دراين دواجتماع نيز بايد مراعات شود.
متاسفانه اين مراسم با شكوه (نمازجمعه عيدين ) در طول تاريخ اسلام به جزايامى كوتاه دراختيار حكام نالايق و جائر بوده است و آنان ازاين اجتماع و نيايش دسته جمعى در جهت تقويت پايه هاى حكومت جائرانه و ضدمردمى خود استفاده مى كرده اند و صاحبان اصلى آن ازاين مراسم محروم بوده اند.
امام باقر( ع ) آن روزگار اندوهناك را چنين به تصوير مى كشد:
...يا عبدالله مامن يوم عيدالمسلمين
( اضحى و فطر ) الا و هو يجدوالله الال محمد(ص) فيه حزنا. قال : قلت : ولم ؟ قال :انهم يرون حقهم فى ايدى غيرهم . 35
عيدى (فطر و قربان ) بر مسلمانان نمى گذارد مگر كن كه يادآور اندوه دودمان پيامبر(ص) است .
عبدالله سوال كرد چرا؟
در پاسخ فرمودند: زيرا حق و پايگاه خويش را در كف ديگران مشاهده مى كنند.
امروز كه با رهنمودهاى پيامبرگونه امام خمينى[ ره] و توفيق خداوند اين مراسم عظيم دراختيار صاحبان اصلى آن درايران اسلامى قرار گرفته است بر ملت و دولت و حوزه هاى علميه بويژه سخنرانان اين مجالس است كه ازاين شعائرالهى و فرصت هاى خدادادى به بهترين وجه سود جسته وامت اسلامى را به وظائف و مسووليتهاى خود آشنا سازند و فلسفه اين اجتماعات را براى مردم بيان كنند و با برنامه ريزى حساب شده پيام اسلام راستين و زندگى ساز رااز طريق اين مجامع به گوش ملت عزيزايران و مسلمانان جهان برسانند و در راه تحكيم و تداوم انقلاب و پايه هاى حكومت اسلامى و برقرارى حكومت بين الملل اسلامى حداكثراستفاده را بنمايند.

حج مهمترين پايگاه تبليغاتى

حج داراى ابعاد و جهات گوناگون است . حج عبادت و پرستش حق است در بهترين و زيباترين صورت ممكن . حج نيايش در برابر خداى با عظمت است در بهترين شكل . عبادت و پرستش حق و نفى و پرستش غيراو در تمامى اعمال حج نمايان و آشكاراست . حج داراى ابعاد: معنوى سياسى فرهنگى اجتماعى اقتصادى است ولى آنچه ما دراين بخش در پى آنيم اشاره اى به نقش تبليغى اين كنگره عظيم اسلامى است . آيات و روايات سيره پيامبر[ص] وائمه معصومين(ع) مبين اين نكته است كه از مهمترين فوائد حج تبليغ و رساندن پيام اسلام است .
سخن را دراين بعداز حج از قرآن كريم و دعوت موسس كعبه حضرت ابراهيم(ع) براى زيارت خانه خدا آغاز مى كنيم :
1-واذن فى الناس ياتوك رجالا و على كل ضامر ياتين من كل فج عميق ليشهدوا منافع لهم و بذكروااسم الله فى ايام معلومات . 36
ما به ابراهيم گفتيم : مردم را به حج دعوت كن تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغراز راه دور بيايند و شاهد منافع گوناگون خويش دراين برنامه حيات بخش باشند و خداى را در روزهاى معين ياد كنند.
ازاين كه جمله[ ليشهدوا منافع لهم] در برابر[ يذكروااسم الله] آمده است مى فهميم كه حج داراى دو بعداست : بعد عبادى كه در ذكر و ياد خدا تجسم و تبلور مى يابد و بعداجتماعى كه مشاهده منافع بيانگر آن است . واژه منافع بدون قيد و مطلق آمده است تا شامل هر نوع منفعت :
اعم از اقتصادى سياسى فرهنگى و تبليغى باشد.اگر تزكيه و تقرب الى الله منفعت است بيان معارف اسلام و دعوت مردم به اسلام ناب محمدى[ ص] دعوت به اتحاد دعوت به تحرك و مبارزه با ظلم و ظالم بيان مشكلات مسلمانان و چاره جويى براى آن نيزاز بزرگترين منافع است .
شيخ محمود شلتوت در تفسيراين آيه شريفه مى گويد:
[....منافعى كه حج وسيله شهود و تحصيل آن مى باشد و به صورت نخستين فلسفه حج در آمده است يك مفهوم گسترده و جامعى است كه هرگز در نوع و يا خصوصيتى خلاصه نمى گردد بلكه اين جمله با عموميت و شمولى كه دارد همه منافع فردى واجتماعى را در بر مى گيرداگر تزكيه نفس و تقرب به سوى خدا منفعت است مشاوره و ترسيم خطوط گسترش علم و فرهنگ نيز منفعت است .اگراين دو منفعت به شمار مى روند دعوت مسلمانان به اينكه همگى توان خود را در گسترش اسلام متمركز سازند نيز منفعت به شمار مى رود...اين منافع به مقتضاى زمان واوضاع مسلمانان در هر زمان فرق مى كند]. 37
نكته قابل دقت در آيه شريفه اين است كه : خداوند تبارك و تعالى جمله[ يشهدوا منافع لهم]... را كه بيانگرابعاد سياسى اجتماعى نظامى فرهنگى تبليغى واقتصادى حج است بر جمله[ يذكروا اسم الله]... كه ترسيم گر بعد عبادى آن است مقدم داشته است واين مى فهماند كه بعد سياسى فرهنگى حج ازاهميت بيشترى برخورداراست بنابراين حج را نبايد يك عبادت محض بدون اين كه با زندگى پيوندى داشته باشد به شمار آورد
.2 ان اول بيت وضع للناس للذى ببكه مباركا و هدى للعالمين فيه آيات بينات 38 ...
نخستين خانه اى كه براى مردم بنا شد در سرزمين مكه است كه پر بركت و مايه هدايت جهانيان است . دراين آيه شريفه بر هدايتگرى كعبه تاكيد شده است .

بعد تبليغى حج از نگاه روايات

روايات ماثوره از پيامبرگرامى اسلام[ ص] وائمه معصومين[ ع] دراين بعداز حج (تبليغى ) بسياراست كه ما آنها را به چهار دسته تقسيم نموده واز هر بخشى به ذكر نمونه اى اكتفاء مى نماييم .
1. برخى از روايات شناخت اسلام و شناساندن آن شناخت آثار رسول خدا[ص] واخبار او شناخت سيره و روايات ائمه معصومين[ ع] راازاساسى ترين و مهمترين اهداف اين مراسم بزرگ ذكر كرده انداز جمله :
امام صادق(ع) مى فرمايد:
فجعل فيه الاجتماع من المشرق والمغرب ليتعارفوا و لتعرف آثار رسول الله و تعرف اخباره و يذكر ولاينسى و لوكان كل قوم يتكلمون
على بلادهم و ما فيها هلكوا و ضربت البلاد و سقط الجلب والارباح و عميت الاخبار و لم يقفوا على ذلك فذلك عله الحج . 39
در سرزمين مكه اجتماعى از شرق و غرب پديد آورد تا همديگر را بشناسند و آثار رسول خدا[ص] واحاديث واخباراو شناخته شود و در آنجا مورد تذكر قرار گيرد تا فارموش نشود و در آنجا مورد تذكر قرار گيرد تا فراموش نشود. اگر هر گروهى به آنچه در سرزمين هاى خود جريان دارد تكيه مى كردند نابود مى شدند و شهرها رو به ويرانى مى گذاشت وامر تجارت و بازرگانى به تباهى مى گرائيد و گزارشات واخبار به دست افراد نمى رسيد اين است فلسفه حج .
بااندك توجه به اين روايت وامثال آن مى فهميم كه حج داراى ابعاد علمى سياسى و فرهنگى واقتصادى است . در حقيقت موسم حج حلقه اتصالى است ميان مسلمانان كه ازاين طريق به شناخت اسلام راستين اسلام رسول الله[ ص] مى پردازند واخبار واوضاع جارى جهان را مورد نقد و بررسى قرار داده و به تبادل نظر مى پردازند.
امام رضا[ ع] ضمن بر شمردن آثار و فوائد حج مى فرمايد:
... مع مافيه من التفقه و تقل اخبارالائمه الى كل صقع و ناحيه كما قال الله عزوجل : فلولا نفر من كل فرقه مهم طائفه ليتفقهوا فى الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوااليهم لعلهم يحذرون . 40
از فوائد حج تفقه و شناخت دين و گرفتن پيام واخبارائمه معصومين[ ع] و رساندن آن به همه نقاط دور دست و همه شهرها مى باشد. سپس امام رضا[ ع] به آيه شريفه[ فلولا نفر من كل فرقه]... استشهاد مى كند.
امام بااستشهاد به اين آيه شريفه كسانى كه توفيق اين سفرالهى را پيدا مى كنند تشويق و ترغيب مى كند كه بايدازاين پايگاه عظيم توحيدى بهره هاى لازم را ببرند واسلام زندگى ساز و تحرك آفرين را بشناسند و حلال و حرام آن را بياموزند و در بازگشت به عنوان يك مبلغ دين آنچه را آموخته اند براى مردم تبين و تشريح كنند تا مردم از سخنان آنان پند واندرز گرفته و تحديز شوند.
2. برخى ديگراز روايات به طور مطلق كعبه را موجب تحكيم و تقويت دين مى داند.اين گونه تعابير پيوند مستقيم با بعد تبليغى هدايتى حج دارد.از جمله :
على(ع) در نهج البلاغه مراسم حج رااز عوامل پيشرفت اسلام و نيرومند ساختن مبانى دين معرفى كرده مى فرمايند:
الحج تقويه للدين . 410
حج تقويتى است براى اسلام .
و نيز مى فرمايد:
جعله سبحان علما للاسلام . 42
خداوند حج را پرچم اسلام قرارداده است .
العلم ينصب فى الفلوات تهتدى به الضاله . 43
علم چيزى است كه در بيابانهاى وسيع نصب مى شود تا گمشدگان به وسيله آن علامت هدايت شوند و راه رااز بيراهه بشناسند.
على[ ع] كه مى فرمايد: كعبه براى اسلام علامت و نشانه است يعنى اگر كسانى براى شناخت اسلام راستين علامت و نشانه بخواهند بايداز علامت و نشانه كعبه استفاده كنند و به خواسته خويش دست يابند. مسلمانان با شركت در مراسم حج مناسك واعمال آن را فرا مى گيرند و با بخشى از اسلام آشنا مى شوند و با تماس و شركت دراجتماعات و بهره از مجالس علمى و دينى با بقيه احكام آشنا مى گردند.
3.امام صادق[ ع] مى فرمايند:
لايزال الدين فائما ما قامت الكعبه . 44
دين همواره قائم و برقراراست تا هنگامى كه خانه كعبه بر قرار و استوار باشد و مسلمانان عاشقانه و صادقانه به دور آن طواف كنند.
4. حضرت زهرا[ ع] در ضمن خطبه فدكيه مى فرمايد:
فجعل الله الايمان تطهيرا لكم من الشرك ... والحج تشيدا للدين 45
خداوندايمان را براى پاك و منزه نمودن شمااز پرك و بت پرستى ... و حج را براى تشييد و تحكيم مبانى دينى قرار داده است .
3. دسته سوم رواياتى است كه حج مقبول را آن حجى مى داند كه انسان مسلمان ضمن انجام اعمال و مناسك خود معالم دين و حلال و حرام خود را سوال كرده و ياد بگيرد و ولايت و دوستى خود را برامام حق عرضه داشته و برائت و تنفر خود رااز دشمنان دين اعلام نمايد.
فضيل مى گويد:امام باقر[ ع] به مردمى كه گرد كعبه طواف مى كردند نگاهى كرد و فرمود:
هكذا كانوا يطفون فى الجاهليه انماامرواان يطوفوا بهاثم ينفروا الينا فيعلمونا ولايتهم و مودتهم و يعرضوا علينا نصرتهم ثم قرء هذه الايه واجعل افئده من الناس تهوى اليهم . 46
مردم دستور دارند كه گرد خانه كعبه طواف كنند. و سپس به طرف ما بيايند و ولايت و دوستى خود را به مااعلام كنند و يارى خود را نسبت به ما عرضه بدارند. سپس اين آيه را قرائت فرمود:
[دلهاى برخى از مردم را متوجه ما گردان].
سدير مى گويد:امام باقر[ ع] وارد مسجدالحرام مى شد و من خارج مى شدم كه دست مرا گرفت و رو به كعبه ايستاد و فرمود:
يا سديرانماامرالناس ان ياتوا هذه الاحجار فيطوفوا بهاثم ياتونا فيعلمونا ولايتهم لنا . 47 ...
مردم مامور شدند كه نزداين سنگها (كعبه ) بيايند و گرد آن طواف كنند و سپس نزد ما آيند ولايت خود را نسبت به ما عرضه بدارند.
همين است گفته خداوند در قرآن كه مى فرمايد:
انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى .
من آمرزنده ام آنى كه ايمان آورد و كار شايسته كند و سپس رهبرى شود آن گاه با دست به سينه اش اشاره كرد و فرمود: به سوى ولايت ما رهبرى شود.
و پس از آن عده اى از عالمان دينى را كه به وظايف خود عمل نمى كردند به عنوان كسانى كه سد راه خدا مى كنند معرفى كرد و در ادامه فرمودند:
كه اگراين پليدان در خانه خود بنشينند و داعيه نداشته باشند عده اى از مردم گول نمى خورند و راه حق وصاحب حق را مى يابند وازاواطاعت مى كنند .
امام باقر[ ع] دراين روايات حج مردمى كه در مراسم حج شركت مى كنند و تنها براى ظاهر آن اكتفا كرده و به معارف و رهبرى خوداهميت نمى دهند حج جاهليت نام گذارى مى كند و حج راستين را حجى مى داند كه حج گزار وقتى به خانه و وطن و محل زندگى خود بر مى گرد نسبت به اصول عقايد و معارف خود شناخت جديدى به دست آورده باشد. با رهبران راستين ديدار و حلال و حرام خود را سوال كرده با آنان تجديد بيعت كرده باشد
4. دسته چهارم از روايات از حج به عنوان جهاد ياد كرده است . تعبيراز حج به جهاد در روايات و در كنار هم قرار گرفتن آيات حج و جهاد 48 در قرآن بيانگرارتباط و تناسب بين اين دو دسته از آيات كريمه است و آن مناسبت بيان بعد فرهنگى و تبليغى حج است .
پيامبراسلام[ ص] مى فرمايد: بهترين جهاد حجى است كه پذيرفته شده باشد 49 .
از پيامبراكرم[ ص] سوال شد آيا براى زن جهادى است ؟ آن حضرت فرمودند: بله . براى زنان جهادى است كه در آن جنگ مطرح نيست و آن شركت در مراسم حج است 50 .
على[ ع] مى فرمايد:
حج جهاد هرانسان ضعيفى است 51 .
اين كه در برخى از روايات حج جهاد ناميده شده به خاطر تناسبى است كه بين اين دو وجود دارد بدين شرح :
حج بسان جهاداست در آثار واهداف يعنى همانگونه كه هدف از جهاد اسلامى رفع موانع تبليغ و گسترش اسلام و دفاع از مستضعفين و ستمديدگان و مبارزه با مستكبران و ستمگران است در مواقعى كه زمينه براى جهاد اين گونه نيست اين اهداف بزرگ بايداز راه شركت در مراسم پرشكوه حج پى گيرى شود و نقشه هاى جهاد عملى و وسائل ارتباط و نحوه همكارى مسلمانان با يكديگر و موقف دفاع عملى آنان در برابر توطئه هاى دشمنان دين در همين موسم طرح ريزى شود.
امام امت[ ره] در فرازى از رهنمودهاى پيامبر گونه خود (ذيحجه 1329)اين ارتباط و تناسب رااين گونه بيان مى كند.
...شما اى زائران بزرگوار بيت الله الحرام كه از چهار سوى عالم به طرف خانه خدا مركز توحيد و محل وحى و مقام ابراهيم و محمد دو ابر مرد بت شكن و پرخاشگر بر مستكبرين شتافتيد ... هان بشناسيد اين مراكز بزرگ را و مجهز شويداز مركز بت شكنى براى شكستن بتهاى بزرگ كه به صورت قدرتهاى شيطانى و چپاولگران آدم خوار درآمده اند. از اين قدرتهاى تهى از ايمان نهراسيد و با اتكال به خداى بزرگ در اين مواقف عظيمه پيام اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرك و شيطنت ببنديد واز تفرق و تنازع بپرهيزد... بياييد به يك موعظه خداوند گوش فرا دهيد آنجا كه مى فرمايد:
قل انمااعظلك بواحده ان تقوموا لله مثنى و فردى .
همه قيام كنند و براى خدا قيام كنيد. قيام فردى در مقابل جنود شيطان باطل خودتان و قيام همگانى در مقابل قدرتهاى شيطانى ...
بنابراين كنگره عظيم حج بهترين مكانى است كه عالمان دينى بايد با آگاهى بخشى و بينش كه به مسلمانان جهان مى دهند آنان را براى مقابله با توطئه هاى دشمنان اسلام دفاع از مرزهاى خاكى و عقيدتى اسلام آماده كنند.

سيره پيامبر

همواره در طول تاريخ سلف صالح پيامبراسلام[ ص] وائمه معصومين[ ع] و راهبران راستين ازاين مراسم باشكوه بهره ها در جهت تبليغ اسلام و دستورات حيات بخش آن برده اند و بااعمال و گفتار خود نشان داده اند كه بايدازاين مجمع بزرگ در جهت تبيين و تبليغ اسلام و دستورات آن و تبيين توطئه ها و ترفندهاى دشمنان اسلام سود جست و مردم را عليه ظلم و ستم و دفاع ازاسلام و مسلمانان به تحرك واداشت كه به برخى از آنها در ذيل اشاره مى كنيم :

اعلام برائت از مشركان

اعلام پيام برائت از مشركين توسط على[ ع] در منى به دستور پيامبر گرامى اسلام[ ص] در روز نهم ذيحجه سال نهم هجرى 52 شاهد و نمونه گويايى است كه پيامبر[ص] از حج در جهت تبليغ اسلام واعلام حمايت از حق و بيزارى از باطل و كفر و شرك استفاده كرده است . با توجه به اسوه بودن پيامبراسلام[ ص] و جهانى و جاودانى بودن دين اسلام اعلام برائت از مشركان در تمام زمانها و مكانها بر همگان واجب است واين سنت حسنه منحصر به ايام حج نيست هر چند كه ايم حج بهترين و مناسبترين مكان براى اعلام برائت از مشركان و دشمنان دين اسلام است .
با نگاهى گذرا بر پيامهاى حج امام خمينى[ ره] در مى يابيم كه آن بزرگوار اعلام برائت از مشركان راازاركان توحيدى و واجبات سياسى حج دانسته واز مسلمانان جهان مى خواستند كه درايام حج در تظاهرات اعلام برائت از مشركان با صلابت و شكوه هر چه بيشتر شركت كنند.

حجة الوداع

درسال دهم هجرت پيامبر گرامى اسلام[ ص] براى آموزش دستورات حج و بخشى از تعاليم اسلام كه تا آن روز ناگفته مانده بود عازم حج شد واز مسلمان جهت شركت در حج دعوت عمومى به عمل آورد. دراين سفر آن حضرت اعمال و مناسك حج را به وسيله گفتار واعمال خود تعليم داد و در عرفات خطبه اى خواند و برخى از تعاليم حيات بخش را تبيين كرد و توصيه هاى مختلفى به مسلمانان نمود 53 .
در كتب حديث و تاريخ ازاين سفر به نامهاى : حجه وداع حج بلاغى حج اسلام و حج تمام ياد شده است و هر كدام ازاين نامها روى مناسبى است حج وداع بود زيرا پيامبر در آن سفر بااشاره پايان زندگى خود رااعلام كرد و با مردم وداع نمود. حج بلاغ بود زيرا يك سفر تبليغى بود و پيامبر در آن سفر دستورات و فرامين والائى را به مردم ابلاغ كرد. حج اسلام و تمام بود زيرا آن حضرت دراثناء حج و پس از آن دين اسلام را كامل گرداند و نعمت را بر مردم باابلاغ آيه :
[ اليوم اكملت لكم دينكم]... تمام كرد. پس از آن كه مراسم حج به پايان رسيد فرمان حركت از جانب پيامبر[ص] صادر شد. در نزديكى جحفه كه مردم متفرق مى شدند در سرزمينى به نام غديرخم دستور داد مردم اجتماع كنند تا پيام جبرئيل را به مردم ابلاغ نمايد:
ياايهاالرسول ماانزل اليك من ربك وان لم تفعل فما بلغت رسالته
54. آنچه از طرف خدا فرستاده شده به مردم ابلاغ كن واگرابلاغ نكنى رسالت خود را به پايان نرسانده اى .
پيامبر گرامى اسلام[ ص] در آن اجتماع با شكوه خطبه اى خواند و على(ع) را به جانشينى خود معرفى كرد.

سيره ائمه

پس از پيامبر گرامى اسلام حج همواره سرچشمه بسيارى از تحولات ثمربخش و جنبشهاى آزادى بخش بوده است بخصوص در دوران خلفاى اموى و عباسى مسلمانان اصلاح طلب درانتظار فرا رسيدن حج روزشمارى مى كردند تاازاجتماع مسلمانان بهره بردارى كرده و عليه خودكامگى خلفاى جور اقداماتى اساسى و بنيادى انجام دهند. دراين مراسم عظيم ملتهاى مسلمان به پرخاشگرى و ستيزه جويى با حكام ظالم دعوت مى شدند.
دراين مورد سخنان حسين بن على[ ع] را در روز منى و هنگام حركت به كربلا به عنوا شاهد و نمونه ذكر مى كنيم :
امام حسين[ ع] كنگره حج را بهترين پايگاه براى رساندن پيام اسلام و خويش به شهرهاى دور دست مى داند وازاين نقطه بارها براى ابلاغ پيام خويش استفاده كرده است از جمله :
امام حسين[ ع] در منى خطابه اى مفصل در جمع علاقمندان و شخصيتهاى بزرگ از زن و مرد ايراد كرد و در آن به شدت از معاويه انتقاد كرد واز جمع حاضر خواست كه پس از بازگشت حقانيت اهل بين را براى مردم تشريح و تبيين كنند 55 .
و نيز آن حضرت حج را مناسب ترين نقطه براى نهضت حيات بخش خود در برابر نظام و ستمگريهاى بنى اميه دانسته و حركت خود رااز آنجا آغاز مى كند. آن حضرت پس از گرد آمدن تمامى مسلمانان حج گزار از سراسر جهان اسلام خطابه اى ايراد مى كند و در آن خطابه اسلام امورى و طرفداران و هواخواهان او را به مسلمانان كه در آن مراسم شركت كرده بودند معرفى كرده و مردم را به مبارزه و جهاد با يزيد و هواخواهان او دعوت مى نمايد 56 .
اين تنها حسين بن على[ ع] نيست كه ازاين اجتماع عظيم بهره بردارى كرده بلكه همه ائمه[ ع] ازاين مراسم بزرگ بهره بردارى مى نموده اند كه به نمونه اى چنداز آن اشاره مى كنيم :
امام محمد باقر(ع) به فرزندش امام جعفر صادق(ع) مى فرمايد:
اوقف لى من مالى كذا و كذاالنواب تند بنى عشر سنين بمنى ايام منى . 57
ازاموال من اين مبلغ واين را وقف كن براى مرثيه سرايان تا ده سال در منى درايام منى كه مسلمانان در آن جمعند شهادت واندوه نوحه گرى نمايند.
دراين بيان امام محمدباقر[ ع] از مردم مى خواهد كه در مراسم حج و در جايى كه مسلمانان از گوشه و كنار جهان گرد مى آيند مساله رهبرى وامامت اهل بيت رااز راه سوگوارى زنده نگهدارند. به عبارت ديگر آن حضرت درصدداست كه پس از خود حج گزاران از مراسم حج در آگاهى و رشد سياسى مردم و شناخت مردم نسبت به امامان شيعه و بازگو نمودن مصائب آنان استفاده نمايند و چهره كريه غاصبان ولايت و رهبرى جامعه اسلامى را براى مردم بنمايانند.
امام صادق[ ع] درايام حج چادرى نصب مى كرد و دانشمندان بزرگ آن روز به حضور آن بزرگوار شرفياب مى شدند و در ضمن بهره هاى علمى راه و روش تبليغات مذهبى و مناظره با مخالفان و مبارزه با مفاسد فكرى واجتماعى رااز وى مى آموختند.
از جمله : شاگردان امام صادق[ ع] در همان چادر با نظارت آن حضرت مناظره اى طولانى را با يكى ازافراد شامى و طرفداراسلام اموى كه مدعى بود: كلام فقه و فرائض و... مى داند شروع كردند و براو پيروز شدند واز در نتيجه به حقانيت امام صادق[ ع] اعتراف كرد و جزو طرفداران اسلام راشتين شد 58 .
امام صادق(ع) در روز عرفه با صدايى بلند مى فرمود:
ايهاالناس ان رسول الله كان الامام ثم كان على بن ابيطالب ثم الحسن ثم الحسين ثم
على بن الحسين ثم محمد بن على ثم ( هه ) فينادى ثلاث مرآت لمن بين يديه و عن يمينه و عن يساره و من خلفه اثنى عشر صوتا . 59 ...
اى مردم امام و رهبر مسلمانان رسول خدا[ص] بود و پس ازاو على بن ابيطالب[ ع] و پس ازاو حسن و پس ازاو حسين و سپس على بن الحسين و سپس محمد بن على و آن گاه من مجموعا دوازده مرتبه اين جملات را تكرار كرد.
با توجه به آنچه از آيات و روايات و سيره پيامبر[ص] وائمه معصومين ( ع ) ذكر كرديم دراسلام هيچ پايگاهى براى تبليغ اسلام زندگى ساز و تحرك آفرين و خنثى كردن تبليغات سوء دشمنان اسلام مانند مراسم حج نيست . حتى در شرائط فعلى كه درايران جمهورى اسلامى برقرار وامكانات تبليغاتى فراوانى در اختياراست باز هم كنگره حج ازاهميت ويژه اى دراين جهت برخوردار است زيرا رساندن پيام به مسلمانان كشورهاى دور دست مانند: كشورهاى آفريقائى افزون بر تحمل هزينه هاى بسيار به خاطر محدوديت هاى ديپلماسى از موفقيت بسيار كمى برخورداراست .
ولى در مراسم حج كه نوعاافراد متدين و متعهداز كشورهاى اسلامى واز مسلمانان ساير كشورها گردهم مى آيند و بدون اين كه آن گردهمايى هزينه اى را در بر داشته باشد پيام اسلام را دريافت مى كنند و به سرتاسر جهان اسلام و ديگر كشورها منتقل مى سازند و چون دراين كار انگيزه مادى ندارند براى ابلاغ آن از هيچ تلاشى فروگذار نمى كنند و هيچ قدرتى نمى تواند آنان را كنترل كند واز رساندن پيام منع كند بنابراين هيچ تشكيلات و دستگاه تبليغاتى به اندازه اين مراسم براى مسلمانان سود و بهره تبليغاتى وارشادى ندارد در صورتى كه به دستورات اسلام دراين زمينه عمل شود.

عنصر تبليغى حج از نگاه عالمان و متفكران معاصر

متفكران اسلامى براى بعد فرهنگى و تبليغى حج اهميت ويژه اى قائل بوده اند و مردم را در جهت استفاده از آن اجتماع بزرگ درابعاد مختلف ارشاد و راهنمائى كرده اند. نمونه اى از ديدگاهها را در ذيل مى آوريم :
1.امام خمينى[ ره] برگزارى مراسم حج بدون تبليغات و بدون برائت از دشمنان دين را حجى صورى و بى محتوا غيرمقبول دانسته و مى فرمايند:
[مسلمين بايد... پك حج زنده يك حج كوبنده يك حجى كه محكوم كننده اين شوروى جنايتكار و آن آمريكاى جنايتكار باشدانجام دهند. يك همچو حجى مقبول است .اگر ما حج برويم و مصالح مسلمين را در نظر نگيريم بلكه بر خلاف مصالح مسلمين هى روى جنايتها پرده بپوشيم نگذاريم مسلمين صحبت كنند از جنايتهايى كه بر مسلمين مى گذرد واز جنايتهايى كه از حكومتها و قدرتهاى بزرگ بر مسلمين مى گذرداين حج
نيست يك صورت بى معناست]. 60 ...
2. دكتر قرضاوى در كتاب [ العباد فى الاسلام] مى نويسد:
بزرگترين نتيجه اى را كه ازاين اجتماع مى توان گرفت اين است كه حج مهمترين عامل براى بيدار كردن امت اسلامى از خواب ديرينه است و به همين جهت برخى از حكومت هاى دست نشانده و يااشغالگر بلاداسلامى مانع از آن هستند كه مسلمانان به زيارت خانه خدا بيايند زيرا مى دانند كه اگر حركتى در ميان مسلمانان پا بگيرد به هيچ عاملى نمى توان آنان راازاين حركت باز داشت .
3. فريد وجدى در دائره المعارف اسلامى در ماده حج مى نويسد:
[فلسفه تشريح حج بر مسلمانان چيزى نيست كه بتوان دراين كتاب بيان كرد. آنچه كه به ذهن خطور مى كنداين است كه :اگر سران حكومتهاى اسلامى ازاين مراسم در جهت ايجاد و قدرت اسلامى بسان ملتهاى مسلمان بهره بگيرند كاملا به نتيجه مى رسند زيرا گردآمدن ده ها هزار نفراز نقاط مختلف جهان در يك نقطه واحد و توجه دلها و قلبهاى آنان به چيزى كه دراين نطقه به آنان القاء مى شود سبب مى گردد كه يك پارچه از آنچه گفته مى شود متاثر گردند و همگى يك روح و يكدل به اوطان خود باز گردند و آنچه را شنيده اند و آموخته اند ميان برادران خود تبليغ كنند. مثل اين گروه مثل اعضاى يك كنگره بزرگى است كه از همه نقاط عالم در آنجا گرد آيند و پس از پايان يافتن كنگره به اطراف جهان پخش شوند و حامل پيام كنگره گردند.اثراين كنگره عظيم هر چند باشد اجتماع دراين موفف و سپس تفرق در بلاد همان اثر را دارد]. 61

محتواى تبليغ

با توجه به سيره عملى پيامبر[ص] وائمه معصومين[ ع] و گفتار آنان در مراسم حج محتواى تبليغ در آن مجمع بزرگ بايد به مقتضاى زمان باشد ومسائل مورد نياز مسلمانان در آنجا مطرح گردد. تكيه امام خمينى[ ره] براجراى دستور برائت از مشركان واستعمارگران بر همين اساس بود چرا كه مقابله بااستعمارگران از نيازهاى فورى اين برهه از زمان است .
با توجه به نكته اى كه ذكر شد اولين واساسى ترين مسؤوليت مااين است كه :
به مسلمانان جهان تفهيم كنيم كه : حج واقعى كدام است ؟ و چه بهره برداريهايى از آن بايد بشود.اسلام راستين كدام است و حج ابراهيمى به چه معناست .
اين بزرگترين رسالت و مسئوليت متفكران و مسؤولان نظام جمهورى اسلامى است كه يك تحول عظيم در رابطه با حج و ديگرابعاداسلام به وجود آورند و آن انحرافهايى كه براى بى خاصيت كردن و بى محتوا كردن اين مراسم شده از افكار واذهان مسلمانان بزدايند.اگر ما
بتوانيم حج را در تمام ابعاد آن معرفى كنيم در حقيقت اسلام ناب محمدى[ ص] را با تمام ابعاد آن معرفى كرده ايم .
حال از چه روشهايى بايداستفاده كرد؟
ابزارها و روشها مى تواند متعدد باشد.اين را نمى توان به راهپيمايى برائت از مشركين و پخش اعلاميه ها و بيانيه ها و سخنرانى منحصر كرد بلكه بايداز هر راه ممكن استفاده نماييم : تماسهاى مكرر با مسلمانان به صورت دسته جمعى و فردى بحث و گفتگو با علماى مسلمانان و دعوت آنان به وحدت در كنار خانه خدا اعلام و تنفراز طاغوتها برقرارى روابط دوستانه با مسلمانان طرح مشكلات جهان اسلام و چاره جويى براى آن تبين توطئه ها و ترفندهاى دشمنان اسلام و راه مقابله آن دعوت به جهاد و قيام عليه مستكبران وايادى خائن آنان و...از مسائلى است كه بايد در آن كنگره بدان پرداخته شود.

مناسبتهاى مهم تاريخى

افزون بر مراكز مراسم و نهادهايى كه دين براى تبليغ و نشر معارف و فرهنگ غنى اسلام و پاسخ گويى به شبهه ها و توطئه ها و... معين كرده است مناسبتهاى ويژه اى نيز در بين مسلمانان وجود دارد از قبيل : عيد مبعث غدير ولادت پيامبر[ص] وائمه اطهار[ ع] ماه مبارك رمضان بويژه ايام و ليالى قدر و شهادت على[ ع] ايام محرم شهادت ديگرائمه و... مبلغان اسلام مى توانندازاين گونه مناسبتهاى تاريخى و مهم در جهت تبليغ اسلام راستين و بيان مسائل لازم و ضرورى بهره بردارى نمايند و در هر مناسبت به مقتضاى آن مطالب و مباحثى از مسائل اسلامى كه مورد نياز و در جهت آگاهى بخشيدن مردم مسلمان است به بحث و بررسى گذاشته و براى مردم تبيين و تشريح نمايند.
چنانكه سيره سلف صالح نيز تاكنون بر همين بوده است .
اينك در پايان اين نوشتار به برخى از مناسبتها به عنوان تذكر و يادآورى اشاره مى كنيم .

1. ماه مبارك رمضان

ماه مبارك رمضان به لحاظ مناسبتهاى تبليغى گوناگونى كه در آن وجود دارد مى توان گفت مناسبترين ماه براى تبليغ دين است . در ماه مبارك مسلمانان در سايه توجهات خاص خداوند خود را بيشتراز ساير اوقات وايام سال مهيا براى پذيرش هدايتهاى الهى مى بينند.اين حالت معنوى كه از آثار روزه و بركات اين ماه است تاثير موعظه و تبليغ را چند برابر مى نمايد.
از اين روى اين ماه بهترين موقعيت و مناسبترين فرصتى است كه بايد در جهت تبليغ دين و گسترش پيام جهانى اسلام از آن بهره جست .
بر مسؤولان تبليغات و عالمان متعهد دين است كه از اين آمادگى مردم در جهت تبليغ
دين بيان احكام معارف قرآن استفاده جويند بويژه در جهت بازگرداندن كتاب خدا به جايگاه اصلى خود كه متن زندگى مسلمانان است همت گمارند و آن رااز غربت در آوردند و به عنوان كتاب هدايت بشر و وسيله كمال و ترقى انسانها معرفى نمايند.
از طرفى چون حادثه غمبار شهادت مولاى متقايان على[ ع] دراين ماه به وقوع پيوسته است مناسبت مجالس سوگوارى آن حضرت و شبهاى قدر بهترين و عالى ترين زمينه اى است كه بايداز آن نيز در جهت تبيين جايگاه بلندامامت و مقام والاى امام و ضرورت وجود رهبرى عادل در هر عصر و زمان و نياز جامعه اسلامى و شناخت اصل مهم ولايت فقيه و محدوده آن استفاده كرد.
و حكومت علوى را در بعد سياسى اجتماعى قضائى فرهنگى اقتصادى و ساير جهات به مسلمانان شناساند و سيره آن حضرت را بازگو كرد.

ماه محرم

ماه محرم بويژه ايم عاشورااز مهمترين و مناسبترين تبليغى است كه همواره مبلغان شريعت و حاملان رسالت وانديشه ورانى كه درد دين داشته اند ازاين حادثه بزرگ و جانگداز واحساس برانگيز در جهت افشاى حكومت ظالم اموى زنده نگهداشتن مكتب حياتبخش عاشورا و معرفى آن به جهانيان بهره مى جسته اند. براثراين فعاليتهاى تبليغى بود كه حماسه بى نظير كربلا به صورت مكتبى حياتبخش و سيار و فعال در جهت معرفى اسلام و بيدارى مسلمانان درآمد ا آنجا كه مى تواند گفت :اگر در ميان شيعيان احكام و معارف اسلام دراين حد رواج دارد واگر نداى قرآن و دستورات شرع مقدس اسلام تا دورترين قراء قصبات روستاها و حتى در بين عشاير جاى خود را باز كرد همه و همه به بركت مجالسى است كه به نام عاشوراى حسينى برگزار مى شود.اين مجالس و مناسبتها نيز در طول تاريخ الهام بخش كسانى بوده است كه در سر انديشه برقرارى نظام اسلام و اجراى احكام و قوانين آن را در تمامى ابعاد داشته اند.
هر نداى حق طلبانه اى در بين مسلمانان بويژه شيعيان ازاين مجالس واز فرهنگ عاشورا مايه گرفته است مانند: نهضت توابين قيام مختار قيام زيد بن على نفس زكيه و در عصر ما حضرت امام خمينى در حركت عظيم تاريخ خويش بيشترين بهره رااز عاشورا وايام سوگوارى گرفت .
به دنبال رهنمودهاى آن امام عزيز بود كه شعارها نوحه ها و مجالس سوگوارى جهت اصلى و واقعى خود را بازيافت و مبارزه با ظلم و طاغوت و جنايت يزيد زمان مطرح گرديد و عزادارى در خدمت حماسه و پيام عاشورا و تبليغ دين قرار گرفت تا به پيروزى خون بر شمشير و حسين زمان بر يزيديان انجاميد

منشا نقش تبليغى محرم

اين كه محرم به عنوان ماه تبليغ دين شناخته شد و همواره اين نقش راايفاء كرده است از دو مساله مهم واساسى نشات گرفته است :

1. وجود عنصر تبليغ در متن قيام حسينى .

قيام ابا عبدالله الحسين[ ع] قيامى بود بر ضدارزشهاى طاغوتى و نظام يزيد و در جهت معرفى صحيح اسلام ناب محمدى[ ص] كه اين معنااز روش و تاكتيكها و سخنان آن حضرت در طى مسير به خوبى نمايان است .
وقتى سيدالشهداءاز مدينه خارج شد اهل بيت و كودكان و حتى كودك شيرخوار را با خود برد.اين حركت به طور طبيعى يك سوژه و تاكتيك مهم تبليغاتى بود عليه دستگاه رعب آفرين و ضداسلامى يزيد و معرفى چهره واقعى اسلام .
از طرفى خروج سوال برانگيزايشان از مكه در روز ترويه ( هشتم ذيحجه الحرام كه روز حركت حجاج به طرف منى و عرفات است) .
اين حركت افكار عمومى را جلب كرد.اين حركت نابهنگام امام كه در جهت خنثى كردن حركت مرموزانه حكومت عليه امام بود چهره رژيم ضدمردمى يزيد را بيش از پيش آشكار كرد.اين كاروان به صورت يك كاروان تبليغى عليه حكومت درآمد و در جاى جاى مسير حركت به افشاگرى پرداخت .
علاوه بر اينها وصيت نامه و نامه هايى كه حضرت به اطراف واكناف عالم اسلام تمام دعوت به سوى حق و حقيقت و در واقع تبليغ دين مبين اسلام بوده است .
در وصيت نامه اى كه امام حسين[ ع] به هنگام حركت از مدينه تسليم برادر بزرگوارش محمد حنفيه مى كند خود را به عنوان يك مصلح و به سامان آورنده اوضاع و شرائطى مى داند كه براثر حاكميت طاغوت (يزيد) به روز جهان اسلام آمده است و عامل به وظيفه الهى امر به معروف و نهى از منكر كه وظيفه هر مسلمانى است معرفى مى كند. 62
در نامه به بزرگان بصره مى نويسد:
... انا ادعوكم الى كتاب الله و سنه نبيه . 63 ...
بنابراين در صورتى كه در ماهيت نهضت حسينى تبليغ و معرفى صحيح اسلام راستين پايه ريزى شده باشد بايد هدف اصلى ازاقامه مجالس سوگوارى و گريه و... تعقيب هدف وانگيزه قيام حسينى كه همان احياى دين و مبانى شريعت پيامبر[ص] و در يك كلام تبليغ ديانت اسلام است باشد

2. توصيه و ترغيب به سوگوارى

احاديث فراوانى ازائمه معصومين[ ع] در جهت توصيه و ترغيب به تشكيل مجالس سوگوارى ايجاد حالت غم واندوه و گريه در خود و ديگران و اجر و پاداش براى گريه و گرياندن رسيده است .
براى اين كه سخن به درازا نكشد از همه آن
رواياتى كه دراين زمينه رسيده است فقط به يك نمونه بسنده مى كنيم .
عن ابى عبدالله الحسين ( ع ) :
من دمعت عيناه فينا دمعه بقطره اعطاه الله تعالى الجنه . 64
هر كسى در مصيبت ما (شهيدان كربلا) يك قطره اشك از چشمانش جارى شود خداوند به او بهشت عنايت مى فرمايد.
بدون شك هدف ازاين همه اصرار و توصيه و تشويق به برگزارى مجالس سوگوارى فقط براى رسيدن به ثواب و پاداش نبوده بلكه منظوراز توجه به آن هدفى بوده است كه نهضت حسينى به دنبال آن بوده است يعنى تجديد حيات اسلام و تبليغ و دين و تشريح اصول و فروع شريعت و تكامل معنوى و آشنايى با شيوه و مبارزه با ظلم و ستمگران در طول زمان و شناساندن اصول و ستمگران در طول زمان و شناساندن اسلام به صورت عينى واحياى امامت .
امام صادق(ع) به فضيل مى فرمايد:
تجلسون و تحدثون قال : نعم جعلت فداك قال :ان تلك المجالس احبها فاحيواامرنا يا فضيل فرحم الله من احيى امرنا . 65 ...
اى فضيل ! آيا مى نشينيد و سخن از ما مى گوئيد. فضيل گفت : آرى فدايت گردم حضرت فرمود:اين مجالس را دوست مى دارم امر ما (ولايت و رهبرى ) رااحياء كنيد. خدا رحمت كند كسى را كه امر ما رااحياء كند.
گر چه از ظاهر روايت و به قرينه بعد آن اين معنى استفاده مى شود كه منظورازاحياءاحياى مصائب و گرفتاريها و مظوميت اهل بيت[ ع] باشد ولى آنچه از روايت ديگر و مواردى كه شبيه به اين روايت است به دست مى آيد منظورازاحياى امر احياى جنبه هاى مصيبت و عزا و سوگوارى تنها نبوده بلكه بيان محورهاى اصلى دين كه مساله ولايت و امامت و جانشينى اهل بين و خلفاى راستين پيامبر[ص] از آن جمله است همچنين مسائل ديگرى كه موجب تقويت بنيه دين و آگاهى مردم مى گردد
در همين رابطه امام همينى عاشورا و عزادارى را عامل حيات بقاى دين معرفى كرده اند و مردم را به استفاده صحيح و درست از آن رهنمون شده اند:
[محرم و صفراست كه اسلام را نگهداشته است . فداكارى سيدالشهداء سلام الله عليه است كه اسلام را براى ما زنده نگهداشته است ... عزادارى به همان قوت خودش بايد باقى بماند و گويندگان ... مردم را مهيا كنند براى فداكارى .اين خون سيدالشهداءاست كه خونهاى ملتهاى اسلامى را به جوش مى آورد.اين دستجات عزيز عاشورااست كه مردم را به هيجان مى آورد و براى اسلام و براى حفظ مقاصداسلامى مهيا مى كند... علاوه براين كه مسائل روز را مى گويند مسائل اخلاقى و مسائل اعتقادى واين مسائل تهذيب نفس را به مردم بگويند و مردم را هدايت كنند و مردم را به اين مسائل اسلامى آشنا كنند]. 66 ...
بنابراين استمرار حيات اسلام و نهضت اسلامى واستقامت دربرابر دنيايى از دشمن مرهون قيام عاشوارى حسينى واهداف بلند آن است و تا خون عاشوراييان در رگهاى امت اسلامى بجوشد و حماسه حياتبخش حسينى در قلبها زنده باشد و مجالس سوگوارى و مناسبتهاى تاسوعا و عاشورا حافظ ارزشها و پايگاه تبليغ آن باشد و تاالگوى پيام عليه ظلم و ستم و صبر و تلاش و فداكارى در راه اسلام از عاشورا گرفته شود اسلام زنده است وانقلاب نيز پايدار خواهد ماند و به حيات فيض بخش خويش ادامه خواهد داد .

اعياد وفيات

مراسم عيد واقامه ماتم و سوگوارى در ميان اقوام و ملل واديان و مذاهب در طول تاريخ با كيفيتهاى گوناگون وجود داشته و مرسوم هر قوم و ملتى بوده است . بدين معنى كه روزهاى ويژه اى ازايام سال را به عنوان عيد و مناسبتهايى را به خاطر سوگوارى و عزا گرامى مى شمرده اند تا يادآور پيروزيها وارزشها و عظمت آن ايام و مناسبتها باشد.
دراسلام هم يك ايام مباركى وجود دارد كه مسلمانان به بزرگداشت آن ايام از طرف پيشوايان دين تشويق و ترغيب شده اند. مسلمانان بر طبق عقايد دينى و فرهنگ ملى خود بدون هيچ گونه دعوت قبلى و صرف بودجه با عشق و علاقه خاصى در مجالسى كه به عنوان اين ايام برگزار مى شود شركت مى كنند.اين تجمع مردم مسلمان و عشق وارادت آنان بهترين فرصت و زمينه اى است كه مى تواند در جهت تبليغ و گسترش ارزشهاى اصيل دين از آن استفاده نمود و در جهت وحدت واعتلاى كلمه توحيد مردم را بسيج كرد .
اين اجتماعات مناسبترين مركز براى شناخت زندگانى بزرگان دين و اسوه هاى جهاد و مبارزه و تقوى و فضيلت است كه متاسفانه به اين موضوع كم توجه شده است .
مبلغان دين بايدازاين مجامع در جهت تبيين و تشريح سيره و روش علمى ائمه[ ع] و بزرگان دين بهره بردارى نمايند و مردم را آگاه سازند.
اكنون كه به توفيق خداوند وايثار ملت قهرمان ايران با رهبرى پيامبرگونه حضرت امام خمينى قدس سره مراكز تبليغ و مراسم دراختيار صاحبان اصلى آن يعنى عالمان متعهد و حوزه هاى علميه قرار گرفته است بايد با تشكيلات و برنامه ريزى دقيق از مسجد و محراب مكه و منى اعياد و وفيات براى شناساندن اسلام اصيل اسلام رسول الله[ ص] و استحكام پايه هاى انقلاب اسلامى و تداوم آن بهره بردارى كنيم .
والسلام

پاورقيها:

10. ج فاتحه العلوم .19.
11. منيه المريد /05
12. فتوح البلدان .71 78 95 243.
13. رجال نجاشى .31.
14. البدرالزاهر فى صلاه الجمعه والمسافر 53.
15. صحيفه نور ج 6.49.مورخه 58/02/1.
16. داستان راستان ج 1.21.
17. سوره توبه آيه 18.
18. سوره توبه آيه 17.
19. سوره توبه آيه 107.
1. سوره فصلت آيه 9.
2. سوره عنكبوت آيه 18
20. صحيفه نور ج 12.149.
21بيانات امام خمينى قدس ره 58/04/20.
22وسائل الشيعه ج 5.32.
23 همان مدرك .54.
24و25و26جامع احاديث الشيعه ج 6.68.
27وسائل الشيعه ج 5.15.
28 همان مدرك .16.
29وسائل الشيعه ج 5.40.
30 همان مدرك .40.
31تحريرالوسيله ج 1.
32كنزالعمال ج 7.ح 21135 وسائل الشيعه ج /05/5
33دعائم الاسلام ج 180.1 وسائل الشيعه ج /04/5
34 الميزان ج 6.235.
35وسائل الشيعه ج 136.5 علل الشرايع 398.
36سوره حج آيه 27.
37 الشريعه والعقيده .151.
38سوره آل عمران آيه 96.
39وسائل الشيعه ج /09/8
3. سوره حجر آيه 9.
4. سوره توبه آيه 17 سوره جن آيه 18 سوره بقره آيه 108سوره حج آيه 40.
40 همان مدرك ج /09/8
41نهج البلاغه كلمات قصار 252.
42 همان مدرك خطبه اول .
43لسان العرب .
44كافى ج 271.4 علل الشرايع 296. وسائل الشيعه ج 8.14.
45. احتجاج ج 141131.1 شرح نهج البلاغه وسائل الشيعه ج 16.211.
46. اصول كافى مترجم ج 2.238.
47. همان مدرك .
48. سوره حج آيه 27 33 38 41.
49. التاج الجامع للاصول ج 2.106.107.
50. همان مدرك .
51. نهج البلاغه كلمات قصار 136.
52.سيره ابن هشام ج 4.190 به بعد فروع كافى ج 326.1 تفسير طبرى ج 10.47.
53. بحارالانوار ج !405319.21 خصال شيخ صدوق ج 2.84.
54. سوره مائده آيه 66.
55. كتاب سليم بن قيس 168.
56. تحف العقول 42.
57. وسائل الشيعه ج 12.88.
58. اصول كافى ج 1.171.
59. فروع كافى ج 4.466.
5. وسائل الشيعه ج 3.477 به بعد.
6. همان مدرك ج 3.480.
60. از بيانات امام در ديدار با روحانيون كاروانهاى حج مورخه 61/05/26.
61. دائره معارف القرن العشرين ج 3.350.
62. مقتل الحسين خوارزمى ج 1.188.
63. تاريخ طبرى ج 4.266.
64. دعوه الحسينه الى مواهب الله السنيه 136.
65. نفس المهموم مقدمه .
66. صحيفه نور خ 15.204 205.
67. بزرگداشتها دراسلام .27.
7. همان مدرك ج 3.68.
8. سيره حلبى ج 3.239.
9. صحيح بخارى ج 1 كتاب العلم .

مقالات مشابه

اشاعه نوآوری از دیدگاه قرآن کریم؛ رویکردی نو در بررسی تبلیغ دین

نام نشریهدین و ارتباطات

نام نویسندهسیدحسین شرف‌الدین, اسماعیل صابرکیوج

جایگاه دانش، در رهبری و تبلیغ از منظر قرآن

نام نشریهپیام مبلغ

نام نویسندهمحمدابراهیم شفق

فضل الله و منطق قرآنی دعوت

نام نشریهفصلنامه پژوهشهای قرآنی

نام نویسندهسیدعباس صالحی

المسؤولیة الاعلامیة فی القرآن

نام نشریهالمعارج

نام نویسندهعبدالقادر حاتم

روش های دعوت و تبلیغ قرآنی از دیدگاه علامه طباطبایی

نام نشریهپژوهش دینی

نام نویسندهرقیه صادقی نیری, مهین حاجی‌زاده